اوحدالدین کرمانی
»
دیوان رباعیات
»
الباب الثانی عشر: فی الوصیة و الاسف علی مافات و ذکر الفناء و البقاء و ذکر مرتبته و وصف حالته رضی الله عنه
»
شمارهٔ ۱۸
شد عمر خراب زار رو برنامد
صد روز فرورفت و غرض برنامد
دردا که به غربیل وفا عالم را
سر برکردیم و عمر بر سر نامد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از گذر عمر و ناتوانی زندگی واقعی صحبت میکند. او اشاره میکند که عمرش به هدر رفته و با گذشت زمان، اهدافش به دست نیامدهاند. او از بیوفایی دنیا و مشکلاتی که انسانها با آن دست و پنجه نرم میکنند، گله میکند و در نهایت، حسرت زمان گذشته را میخورد.
هوش مصنوعی: عمر به سرعت سپری شد و بدون اینکه به هدف خود برسد، صد روز گذشت و آنچه را که میخواست، نیافت.
هوش مصنوعی: آه که با وجود وفا، دنیا را دچار آزمون و سختی کردیم و عمرمان بیحاصل گذشت.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
شد عمر برون و آرزو برنامد
شد روز فزون و یک غرض برنامد
دردا که به غربیل خرد عالم را
سرسر کردیم و هیچ بر سر نامد
تا دل به غمت فرو شد و برنامد
زان روز ز دل نشان دیگر نامد
در پای تو افشاند همی هرچه که داشت
دردا که به جز دریغ با سر نامد
آن کان نبات و تنگ شکر نامد
وان آب حیات بحر گوهر نامد
گفتم بروم به عشوه دمها دهمش
چون راست بدیدمش دمم برنامد
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.