اوحدالدین کرمانی
»
دیوان رباعیات
»
الباب الاول: فی التوحید و التقدیس و الذکر و نعت النبوة
»
شمارهٔ ۲۵۸ - الرجاء
راه تو به جز تو دیگری ننماید
بی حکم تو کس را نفسی برناید
بگشای در بستهٔ شادی بر ما
هرگه که دری ببست صد بگشاید
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این بیت، شاعر به این موضوع اشاره میکند که راهی جز راه خود فرد وجود ندارد و هیچکس نمیتواند بدون اجازه او نفس بکشد. او از معشوق میخواهد که درهای شادی را به روی او بگشاید، زیرا هر بار که در بستهای میشود، درهای دیگری به روی او باز خواهد شد. به بیان دیگر، امید به شادی و رهایی از مشکلات همواره وجود دارد.
هوش مصنوعی: سفر تو تنها از خود تو نمایان است و بدون اراده تو هیچکس نمیتواند نفس بکشد.
هوش مصنوعی: هر زمان که در شادی بر ما بسته شود، در دیگری باز خواهد شد و فرصتی تازه برای خوشی فراهم میکند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معشوقهٔ خانگی بهکاری ناید
کاو دل ببرد رخ بهکسی ننماید
معشوقه خراباتی و مطرب باید
تا نیمشبان آید و کوبان آید
معشوقهٔ خانگی به کاری ناید
کودل برد و روی به کس ننماید
معشوقه خراباتی و مطرب باید
تا نیم شبان زنان و کوبان آید
هر روز کمان گوشه تو بگراید
رو دلبرکی جو که ترا برباید
یا هر که ترا دید ترا سیر آید
بس مرغدلی اگر نباشد شاید
مردی که براه عشق جان فرساید
آن به که بدون یار خود نگراید
عاشق بره عشق چنان میباید
کز دوزخ و از بهشت یادش ناید
گر نعل سمند تو بر آهن ساید
زو چشمۀ خضر در زمان بگشاید
ور خصم تو در آینه رخ بنماید
دست اجل از آینه بیرون آید
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.