اوحدالدین کرمانی
»
دیوان رباعیات
»
الباب الاول: فی التوحید و التقدیس و الذکر و نعت النبوة
»
شمارهٔ ۱۳۲ - نعت النبوة
جز در غم تو شادی من نفزاید
جز در طلبت جان و دلم ناساید
خاک در تو چو سرمه در چشم کشم
ملک دو جهان به چشمم اندر ناید
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر بیانگر عشق عمیق و ناامیدی شاعر است. او میگوید که جز در غم معشوقش هیچ شادیای ندارد و دلتنگیاش باعث میشود جان و دلش را در طلب او قربانی کند. همچنین، او عشق را چنان ارزشمند میداند که حاضر است خود را کمارزشتر از خاکی در نظر بگیرد که در چشمش همانند سرمه است و هیچ چیز در جهان برایش ارزشمندتر از معشوق نمیباشد.
هوش مصنوعی: تنها در غم تو شادی برای من نمیافزاید و فقط در جستجوی تو، جان و دل من آسیب میبیند.
هوش مصنوعی: ایرانی، مانند سرمهای که در چشم میکشند، تو را در دل خود جا دادهام. اما با این وجود، سلطنت عالم وجود هرگز نتوانسته است در چشمان من جای گیرد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معشوقهٔ خانگی بهکاری ناید
کاو دل ببرد رخ بهکسی ننماید
معشوقه خراباتی و مطرب باید
تا نیمشبان آید و کوبان آید
معشوقهٔ خانگی به کاری ناید
کودل برد و روی به کس ننماید
معشوقه خراباتی و مطرب باید
تا نیم شبان زنان و کوبان آید
هر روز کمان گوشه تو بگراید
رو دلبرکی جو که ترا برباید
یا هر که ترا دید ترا سیر آید
بس مرغدلی اگر نباشد شاید
مردی که براه عشق جان فرساید
آن به که بدون یار خود نگراید
عاشق بره عشق چنان میباید
کز دوزخ و از بهشت یادش ناید
گر نعل سمند تو بر آهن ساید
زو چشمۀ خضر در زمان بگشاید
ور خصم تو در آینه رخ بنماید
دست اجل از آینه بیرون آید
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.