منم که طاعت بت لازم سرشت من است
اگر به کعبه عبادت کنم کنشت من است
اگر چه حسن عمل نیست اجر آن هم نیست
که چشم اهل مروت به زشت من است
روم به دوزخ و شکر بهشت می گویم
که این به نزد مکافات من بهشت من است
کنار کشت و لب جو به غم زبان دارد
میان دایره ی غم کنار کشت من است
بگیر آیینه عرفی ببین سر انجامم
که هر چه صورت حال تو سرنوشت من است
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به احساسات عمیق انسانی و تأمل در مورد معانی عبادت و حقیقت زندگی میپردازد. شاعر به این موضوع اشاره میکند که طاعت و عبادت برای او ذاتی است، حتی اگر نتیجه آن بهدنبال نداشته باشد. او میگوید که ممکن است کارهایش به چشم دیگران زشت باشد، اما او در دوزخ هم با شکرگزاری بهشت را میبیند. همچنین به غم و اندوه در زندگی اشاره میکند و در پایان از طریق آینهای به سرنوشت و حال خود مینگرد. این شعر توصیفی از حالتهای درونی و تضادهای زندگی را به تصویر میکشد.
هوش مصنوعی: من کسی هستم که طاعت و بندگی برای من امری ذاتی و طبیعی است. اگر در کنار کعبه عبادت کنم، این کار به خاطر خود کعبه نیست، بلکه به خاطر این است که این عبادت در ذات من قرار دارد.
هوش مصنوعی: اگرچه کار من خوب نیست و پاداشی هم ندارد، اما مردم با انصاف به ناپسندیده بودن من توجه دارند.
هوش مصنوعی: به جهنم میروم و به بهشت عشق میورزم و به او میگویم که از نظر من، این تجربه دردناک جزای من، به معنای بهشت من است.
هوش مصنوعی: در کنار زمین زراعی و در کنارهی جوی، غم و اندوه خود را با کلمات بیان میکنم. در میان دایرهی این غم، مکانی برایم هست که به آن تعلق دارم.
هوش مصنوعی: آیینه را بگیر و نگاهی به خودت بینداز، چون هر چیزی که در چهره و حال توست، سرنوشت من را هم شکل میدهد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.