باز از شراب فتنه خرابم نمی کنی
در آتش کرشمه کبابم نمی کنی
صد شیشه گشت خالی و صد خُم به ته رسید
وز جرعه ای هنوز خرابم نمی کنی
صد پرسشم ز هر سر مو می کنی، ولی
یک بار عنایتی به جوابم نمی کنی
بهر فریب، سایه بیاندازیم به سر
در زیر چرخ سدره به خوابم نمی کنی
صد ناله سوخت در دل و در بزم خود هنوز
فریاد بخش چنگ و ربابم نمی کنی
مردم ز ننگ هوش و مستانه خنده ای
دریا کش محیط شرابم نمی کنی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از دلمشغولیهای عشق و فراق میگوید. او بیان میکند که باوجود استفاده از شراب و خوشی، هنوز به طور کامل عاشق و خراب است. او به ناامیدی اشاره میکند که با اینکه سوالات زیادی از معشوق دارد، هیچگاه جوابش را نمیشنود. شاعر با اشاره به درد و رنج دل، از بیتوجهی معشوق و عدم دستیابی به آرامش و شادی واقعی مینالد. در نهایت، او احساس میکند که حتی در جمعهای شاد نیز در دلش غم، تسلیم و ناتوانی وجود دارد.
هوش مصنوعی: نمیگذاری از شوق شراب به حالت خطرناک و خراب بیفتم و در آتش عشق تو نمیسوزم.
هوش مصنوعی: صد شیشه را خالی کردم و صد خُم را ته کشیدم، اما هنوز با یک جرعه تو خراب و ویران نشدهام.
هوش مصنوعی: تو از هر بخش مو، صد سوال از من میکنی، اما هیچ وقت برای پاسخ به من توجهی نمیکنی.
هوش مصنوعی: برای فریب دادن، سایهای بر سر درختان بزرگ بیندازیم، اما زیر این آسمان به خواب نمیروی.
هوش مصنوعی: در دل من دلتنگی و غم زیادی وجود دارد، اما تو همچنان در جشن و شادی خود به سر میبری و هیچ توجهی به نالهها و فریادهای من در هنگام نواختن سازهایت نمیکنی.
هوش مصنوعی: مردم به خاطر شرمساری و نداشتن هوش، نمیتوانند با خندهای شاداب و مستانه به دریا بیفتند و در کنار من خوشی کنند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.