در ملک عشق هر که شهیدش نمی کنند
گفت و شنید ماتم و عیدش نمی کنند
یوسف وش آن که راست رود بهر فتح باب
محتاج التفات کلیدش نمی کنند
یا رب کجا بریم وفا را که این متاع
در کشور وجود خریدش نمی کنند
هر کس که های و هوی نکشید، اهل روزگار
گوش رضا به گفت و شنیدش نمی کنند
خونریز عشق بین که جگرگوشهٔ خلیل
آید به زیر تیغ و شهیدش نمی کنند
از نوحه مرد عرفی مجنون و اهل هوش
گوشی به نغمه های نَشیدش نمی کنند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره عشق و درد و رنج ناشی از آن است. شاعر بیان میکند که در دنیای عشق، کسانی که عاشق نمیشوند یا به نوعی درگیر درد و رنج عشق نمیشوند، نه ماتم و نه شادی را درک میکنند. او به یوسف و شخصیتهای بزرگ اشاره میکند و میگوید که اگر کسی به دنبال راهی برای فتح قلب دیگران باشد، به توجه و التفات نیاز دارد. شاعر در ادامه به نبود وفا در دنیای عشق و اینکه افراد حقایق را نادیده میگیرند، اشاره میکند. همچنین اشاره به خونریزی عشق و قصههای عرفانی مانند مجنون و دیگران، به بیان عمیقتری از احساسات و تجارب انسانی پرداخته است. به طور کلی، شعر به غم و اندوه عشق و نادیدهگرفتن عواطف و احساسات عمیق در جامعه میپردازد.
هوش مصنوعی: در دنیای عشق، اگر کسی را که جانش را فدای عشق کرده، به مقام شهادت نرسانند، نه فقط آن را نمیفهمند، بلکه لذتی از آن نمیبرند و در حقیقت نه در عزای او اندوهگین میشوند و نه در خوشی او جشن میگیرند.
هوش مصنوعی: کسی که با زیبایی و کمال به جلو میرود و به موفقیت میرسد، نیازی به توجه و کمک دیگران ندارد؛ او کلید دستیابی به هدفش را در دست دارد و بدون احتیاج به دیگران میتواند به مقصد برسد.
هوش مصنوعی: ای خدا، ما کجا میتوانیم به دنبال وفا بگردیم، زیرا این نعمت در دنیای وجود ارزش خریدن ندارد.
هوش مصنوعی: هر کسی که خود را به دردسر نیندازد و فریاد نکند، در این دنیا به او توجهی نمیشود و صدایش را نمیشنوند.
هوش مصنوعی: عشق، باعث به وجود آمدن درد و رنجهایی میشود که حتی بهترین و پرهیزگارترین انسانها نیز از آن در امان نیستند. حتی کسی که مانند جگرگوشهٔ خلیل (ابراهیم) مورد احترام و عزیز است، ممکن است در معرض خطر قرار بگیرد و جانش را از دست بدهد، اما کسی حاضر نیست از او دفاع کند یا جلوی این فاجعه را بگیرد.
هوش مصنوعی: مرد عاقل و اهل ادراک به صدای ناله و شیون مجنون اهمیت نمیدهد و به آهنگهای سرخوشی او توجهی نمیکند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چشمی کز انتظار سفیدش نمی کنند
آیینه دار صبح امیدش نمی کنند
خونهای مرده قابل تلقین فیض نیست
رحم است بر کسی که شهیدش نمی کنند
از باز دید حاصل عمرم به باد رفت
[...]
شامی که مست صبح امیدش نمی کنند
بخت سیاه ماست، سفیدش نمی کنند
صیدی نمی کشند بتان در کمند عشق
تا سایه پرور گُل و بیدش نمی کنند
معجز نگر که کشتهٔ شمشیر عشق را
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.