هجران شب تار ما ندارد
غم عقدهٔ کار ما ندارد
تا جان به هوای گل فشانیم
گل میل کنار ما ندارد
گر عزم سفر کند خوشش باد
جان طاقت بار ما ندارد
فردوس شراب دارد اما
پیمانه گُسار ما ندارد
ساقی می ناب دارد، اما
در خورد خمار ما ندارد
هر کس که رهین حرف و صوت است
پیغام-نگار ما ندارد
از بس که رمیده ایم و ترسان
غم ذوق شکار ما ندارد
عرفی نه ز دوست-دشمنان است
اما غم کار ما ندارد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از درد و غم هجران و فقدان سخن میگوید. او به نداشتن زیباییها و خوشیها در زندگی اشاره میکند و احساس میکند که هیچ چیز برای آرامش روحش وجود ندارد. او از سختیها و کمبودها شکایت میکند و میگوید که حتی در بهشت هم چیزی برای آرامش او نیست. در نهایت، شاعر به این نتیجه میرسد که زندگی پر از غم و غم فراوان است و هیچ چیز نمیتواند جایگزین محبت و آرامش واقعی باشد.
هوش مصنوعی: دوری و فراق شب تار ما را ناراحت نمیکند، چون دغدغهای درباره کار و وظایف خود نداریم.
هوش مصنوعی: ما تا زمانی که به عشق گل زندگی میکنیم، گل هیچ تمایلی به نزدیک شدن به ما ندارد.
هوش مصنوعی: اگر بخواهد به سفر برود، خوش باشد؛ زیرا جان ما طاقت تحمل این بار را ندارد.
هوش مصنوعی: بهشت نوشیدنیهای خوش طعم دارد، اما ما از پیمانهای که بتوانیم از این نوشیدنیها بنوشیم، بیبهرهایم.
هوش مصنوعی: ساقی شراب خالص دارد، اما در تأمین لبخند و شادی ما ناتوان است.
هوش مصنوعی: کسی که تنها به صحبت و صدا وابسته است، نمیتواند پیام ما را منتقل کند.
هوش مصنوعی: به خاطر اینکه همیشه در حال فرار و ترس هستیم، دیگر لذتی از شکار نمیبریم.
هوش مصنوعی: عرفی نه از دوستی آنهاست، بلکه از دشمنان است؛ اما غم و اندوه کار ما را تحت تأثیر قرار نمیدهد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
این قافله بار ما ندارد
از آتشِ یارِ ما ندارد
هرچند درختهای سبزند
بویی ز بهار ما ندارد
جان تو چو گلشن است لیکن
[...]
گل رنگ نگار ما ندارد
بوی خوش یار ما ندارد
ماییم و دیار بی نشانی
کس میل دیار ما ندارد
ما کار به کار کس نداریم
[...]
گل رنگ نگار ما ندارد
بوی خوش یار ما ندارد
ماییم و دیار بی نشانی
کس میل دیار ما ندارد
ما کار به کار کس نداریم
[...]
بزمت غم بار ما ندارد
عیش تو غبار ما ندارد
ما چهره به خون کنیم گلگون
مشاطه نگار ما ندارد
چون شعله ز سوز سینه روییم
[...]
گل رنگ نگار ما ندارد
بوی خوش یار ما ندارد
زیباست چمن ولی صفائی
بی لاله عذار ما ندارد
در در صدف نگوئی این بحر
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۲ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.