ای رخت مهر سپهر انما
قامتت سرو ریاض هل اتی
شرحی از موی تو واللیل آمده
آیتی در وصف رویت والضحی
از ازل بهر ثنایت تا ابد
ذکر تسبیح ملک شد لافتی
در وجود اثبات الاکس نکرد
تا نکردی نفی شرک از تیغ لا
عاشقان هستند در فرمان تو
نقطه تسلیم پرگار رضا
هرکه شد مفتون زلف دلکشت
گشت مطلق از قیود ما سوی
از تو جوید یک نظر نور علی
تا شود خاک وجودش کیمیا
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره زیبایی و魅یت معشوق است. شاعر به توصیف ویژگی‌های ظاهری و باطنی معشوق می‌پردازد و به طور خاص از مو و روی او صحبت می‌کند. او به اِیثار و عشق عاشقان نسبت به معشوق اشاره می‌کند و بیان می‌کند که هر کسی که در دام عشق او بیفتد، از تمامی قید و بندهای دنیوی آزاد می‌شود. همچنین با اشاره به وجود و وجودیت، عشق به معشوق را به عنوان یک منبع نور و دگرگونی در زندگی توصیف می‌کند که می‌تواند وجود انسان را تبدیل به کیمیا کند.
هوش مصنوعی: ای چهره‌ات همچون خورشید در آسمان است و قامتت مانند سرو در باغ‌هاست. آیا وقت آن نرسیده که بیایی؟
هوش مصنوعی: این شعر به زیبایی و جذابیت چهره و موی معشوق اشاره دارد و بیان می‌کند که موهای او مانند شب تار و چهره‌اش همچون صبح روشن است. در حقیقت، شاعر با استفاده از نمادها و تصاویری زیبا، به وصف زیبایی‌های معشوق پرداخته و این دو عنصر را با هم مقایسه کرده است.
هوش مصنوعی: از آغاز تا پایان، به خاطر ستایش تو، نام تو در ذکر و تسبیح ملک جاودانه خواهد بود.
هوش مصنوعی: وجود در خود وجود حق را اثبات نمی‌کند مگر اینکه نفی شرک را از دلی که به لا اله الا الله اعتقاد دارد، محو نکرده باشد.
هوش مصنوعی: عاشقان به دستورات تو تسلیم شده‌اند و کاملاً راضی هستند، همچون دایره‌ای که مرکز آن توست.
هوش مصنوعی: هر کسی که مجذوب زلف محبوب شود، از تمام وابستگی‌ها و محدودیت‌های دنیوی رها می‌شود.
هوش مصنوعی: از تو خواهش می‌کند که یک نگاه به او بیندازی تا وجود بی‌ارزشش تبدیل به گنجینه‌ای ارزشمند شود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
گفت با خرگوش خانه خان من
خیز خاشاکت ازو بیرون فگن
چون یکی خاشاک افگنده به کوی
گوش خاران را نیاز آید بدوی
چون مرا دیدی تو او را دیده‌ای
چون ورا دیدی تو دیدی مر مرا
تاج فرشست از تو بر فرق هدی
هست دنیا خاک پایت را فدی
ملک و دین را ، کافتخار هر دویی
یک ملک چون تو نبوده در هدی
فیض بحر از جود تو زاید ، چنانک
[...]
چون مرا دیدی تو او را دیدیی
چون ورا دیدی
کوفئی را گفت مرد راز جوی
مذهب تو چیست با من باز گوی
گفت این که پرسد ای کاره لقا
باد پیوسته خدایم را بقا
معرفی ترانه‌هایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیه‌ای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیه‌گذاری باید در گنجور نام‌نویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.