ز راهِ لطف درین کلبۀ خراب خرام
که من ترا ز تو خواهم نه نامه و نه پیام
وگر قدم نکنی رنجه حکم نتوان کرد
علی الخصوص که تو حاکمی و بنده غلام
دلِ مرا سرِ چندین شکیب ممکن نیست
کدام شیفته ساکن بود به صبر مدام
به صابری نتوان کرد عاشقی بنگر
که راه عشق کدام است و راه صبر کدام
کجا که روی تو بینند خلد نیست حلال
کجا که وصل تو خواهند کعبه نیست حرام
چه باک اگر بفتادم ز چشمِ دشمن و دوست
چه التفات بود عشق را به ننگ وز نام
غمی به هر نفسی بر دلم منه بنشین
سری به هر قدمی در رهت نهم بخرام
حمایتِ تو نماید مرا ز هجر خلاص
عنایتِ تو رساند مرا ز وصل به کام
ترا وفایِ من و شفقت نزاری بس
مرا رضایِ تو و رحمت خدای تمام
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر توصیف احساسات عمیق و عاشقانه شاعر نسبت به معشوقش است. شاعر از معشوق میخواهد که با لطف و محبت به او نزدیک شود و بیان میکند که در عشق، صبر ممکن نیست. او به تضاد عشق و صبوری اشاره میکند و میگوید که جایی که معشوق حضور دارد، بهشت و کعبه حلال و حرام نمیشناسد. شاعر ابراز نگرانی از غم و درد جدایی میکند و از معشوق میخواهد که او را از رنج هجر نجات دهد. در نهایت، او به وفاداری خود و توجه به خواستههای معشوق اشاره میکند و اهمیت رحمت الهی را در این مسیر یادآور میشود.
هوش مصنوعی: به آرامی و با مهربانی از این خانه ویران گذر کن، زیرا من خواهان تو هستم و نیازی به نامه یا پیامی ندارم.
هوش مصنوعی: اگر قدمی برنداری، نمیتوانی حکمی صادر کنی، به ویژه اینکه تو در مقام حاکم هستی و دیگران در مقام بنده و غلام.
هوش مصنوعی: دل من دیگر توان و ظرفیت صبر طولانی را ندارد؛ نمیدانم کدام عاشق میتواند به این حالت مدام تحمل کند.
هوش مصنوعی: عاشق واقعی باید به خود صبر بیاموزد و بداند که هر کدام از راه عشق و راه صبر چگونه است. در این مسیر، صبوری و شکیبایی از اهمیت بالایی برخوردارند و باید به درستی تشخیص دهد که کدام مسیر او را به هدفش میرساند.
هوش مصنوعی: هر جا که حضور تو دیده شود، بهشت و خوشی نیست که حلال باشد و هر جا که به وصالت دست یابند، مکان مقدس کعبه نیز حرام است.
هوش مصنوعی: چه اهمیتی دارد اگر از نظر دشمن و دوست بیفتیم؟ عشق اصلاً به ننگ و نام توجهی ندارد.
هوش مصنوعی: در هر لحظه غمی بر دلم نشسته است، با هر قدمی که برمیدارم، دل من به یاد تو در حرکت است.
هوش مصنوعی: محبت و حمایت تو باعث رهایی من از درد دوری میشود و بخشش و لطف تو مرا به آرزومندی و وصال میرسند.
هوش مصنوعی: محبت و وفای من و مهربانی تو برایم کافی است، زیرا رضایت تو و رحمت خدا برایم همه چیز است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
دریغم آید خواندن گزاف وار دو نام
بزرگوار دو نام از گزاف خواندن عام
یکی که خوبان را یکسره نکو خوانند
دگر که: عاشق گویند عاشقان را نام
دریغم آید چون مر تو را نکو خوانند
[...]
سرودگوی شد آن مرغک سرودسرای
چو عاشقی که به معشوق خود دهد پیغام
همی چه گوید؟ گوید که: عاشقا، شبگیر
بگیر دست دلارام و سوی باغ خرام
امید نیکی و تاج ملوک و صدر کرام
بزرگ خسرو آزادگان و فخر انام
بمین دولت و دولت بدو همیشه عزیز
امین ملت و ملت بدو گرفته نظام
سپهر کلی و جزوی بدو نموده هنر
[...]
دریغم آید خواندن گزاف وار دو نام
بزرگوار دو نام از گزاف خواندن عام
یکی که خوبان را یکسره نکو خوانند
دگر که عاشق گویند عاشقان را نام
دریغم آید چون مر ترا نکو خوانند
[...]
بنفشه زلف من آن سرو قد سیم اندام
بر من آمد وقت سپیده دم به سلام
درست گفتی کز عارضش برآمده بود
گه فرو شدن تیره شب سپیده بام
ز عود هندی پوشیده بر بلور زره
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.