چه شب بود آن که از ما برشکستی
کزان شب باز در در وصل بستی
چه رسوا کردی اندر شهر ما را
شدی در پردهی عصمت نشستی
رقیبان گرچه مانع میشوندت
نگویم نیستی معذور هستی
ولی گه گه ز روی مهربانی
کم آخر زان که پیغامی فرستی
غرضخواهان زبان در من کشیدند
گناهم عاشقی بودهست و مستی
ز من برگشتی از بهر رقیبان
به رغم دوستان دشمن پرستی
نزاری از رقیبان چند نالی
کم خود گیر از دشمن برستی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر درباره خاطرۀ یک شب خاص صحبت میکند که در آن عشقش را از دست داده است. او یادآوری میکند که چگونه در آن شب به او صدمه زدند و در نتیجه، در جامعه به رسوایی دچار شد. شاعر میگوید که رقیبانش هرچقدر هم موانع ایجاد کنند، او نمیتواند از احساساتش نسبت به معشوقهاش دست بردارد و گاهی به نشانه محبت پیغامهایی برای او میفرستد. او اعتراف میکند که گناهش تنها عاشق بودن و مستی است. سرانجام، شاعر به گوشزد کردن این نکته میپردازد که نباید از رقیبانش نا امید شود و باید بر دشمنیها غلبه کند.
هوش مصنوعی: آن شب چه شبی بود که به ما آسیب زدی، چرا که همان شب دوباره در آغوش وصل به ما بازگشتی.
هوش مصنوعی: در شهر ما رسوایی به بار آوردی، در حالی که خود را در پردهی پاکی و بیگناهی پنهان کردهای.
هوش مصنوعی: رقیبان هرچند سد راه تو میشوند، اما نمیگویم که تو وجود نداری، بلکه به خاطر شرایطی که داری معذور هستی.
هوش مصنوعی: گاهی از روی مهربانی پیامهایی از تو میرسد، هرچند که کم و نادر است.
هوش مصنوعی: بعضی از افراد به خاطر خواستههای خود، در مورد من سخنچینی کردند و گناه من را عاشق بودن و سرمستی دانستند.
هوش مصنوعی: تو به خاطر رقبا از من فاصله گرفتی و بر خلاف دوستان، محبت نمیکنی.
هوش مصنوعی: از رقبای خود شکوه نکن و ناله نکن، بلکه بر خویش تسلط پیدا کن و از دشمنان فاصله بگیر.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
همه سالِه، به جَشنَ انْدر نِشَستی،
چُو یک ساعتْ دِلَش بر غَم نَخَستی.
خائی گنده ترسا پرستی
در اسلام را بر خود ببستی
چه دست آویز داری اندر اسلام
زناری در میان آویز دستی
بمستی بر سر حمدان نشستی
[...]
شها چون پیل و فرزین شه پرستم
نه چون اسبست کارم رخپرستی
رهی آمد چو رخ پیشت پیاده
چو فرزین میرود اکنون ز مستی
چو نوشینباده را در پرده بستی
خمار بادهٔ نوشین شکستی
توئی صاحب قران عین هستی
که بت با بتکده در هم شکستی
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.