خسته را فاتحهای از لب خندان تو بس
تشنه را مژدهای از چشمه حیوان تو بس
بهر در شور شر افتادن سودازدگان
هر سحر شورشی از زلف پریشان تو بس
ما ننالیم که حسن تو به ما کام نداد
دست حسن تو ازین ظلم به دامان تو بس
شاهد دولت ما بی سر و سامانی چند
این که فیروز نرفتیم ز میدان تو بس
قصه بسیار شد از بهر قبول سخنم
اثر چاشنیی از نمک خوان تو بس
عطش بادیه و جوع بیابان دارم
جرعه زمزمی از چاه زنخدان تو بس
جام پر نوش شکوه تو رقیب تو بس است
پرده بردار حیای تو نگهبان تو بس
خواب ما طاعت شب بستر ما سجادست
صبحدم قبله ما چاک گریبان تو بس
بر تو حسن سخن امروز «نظیری » ختم است
هرکه برهان طلبد قول تو برهان تو بس
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بیان احساسات عمیق و عشق شاعر به معشوقش میپردازد. شاعر از خستگی و تشنگی سخن میگوید و میگوید که لبخند و نگاه معشوقش برای آرامش او کافی است. او به زیبایی و جذابیت معشوق اشاره میکند و بیان میدارد که حتی اگر نتوانسته کامش را از حسن معشوق بگیرد، وجود او برای شاعر به اندازه کافی ارزشمند است. شاعر از دردی که عشق و زیبایی معشوق برایش به ارمغان آورده سخن میگوید و یادآوری میکند که هر چه در عشق و جستجوی حقیقت تجربه کرده، حضور معشوقش تمام آنچه را که نیاز دارد، تامین میکند. در نهایت، شاعر به این نتیجه میرسد که عشق و زیبایی معشوق خود به تنهایی کافی است و نیازی به چیز دیگری ندارد.
هوش مصنوعی: چهرهی خندان تو برای کسی که خسته است مانند فاتحهای است، و برای کسی که تشنه است، خبری خوش از چشمهی حیات توست.
هوش مصنوعی: هر صبح، شیدایان به خاطر زیبایی و دلرباییهای تو دچار هیاهو و شور و شر میشوند.
هوش مصنوعی: ما شکایت نمیکنیم که زیبایی تو به ما نرسید، زیرا نفس زیبایی تو به این ظلمی که بر ما رفته، آنقدر ارزشمند است که بر دامن تو بیفتد.
هوش مصنوعی: عشق و محبت ما دچار ناپایداری و بینظمیهای زیادی شده است، اما این نکته که ما از میدان عشق تو پیروز و خرم بیرون نرفتهایم، خود نشاندهنده اهمیت و ارزش تو برای ماست.
هوش مصنوعی: داستانهای زیادی برای قبول کردن حرفهایم وجود دارد، اما چاشنیای که بر روی کلام تو است، تأثیر بیشتری دارد.
هوش مصنوعی: من در دل دشت و بیابان تشنهام و از گرسنگی رنج میبرم؛ اما یک قطره از آبی که از چاه عشق تو برمیخیزد برایم کافیست.
هوش مصنوعی: شراب پر از زیبایی تو، برای رقبا کافی است. پس پردهبرداری کن؛ شرم و حیا تو، خود محافظت کننده تو است.
هوش مصنوعی: در خواب، ما به عبادت میپردازیم و بستر خواب ما به سجده میافتد. در صبح، قبله ما چاک گریبان توست.
هوش مصنوعی: امروز زیبایی کلام در تو به اوج خود رسیده است و هر کسی که بخواهد دلیل و برهانی پیدا کند، کافی است به سخنان تو گوش کند؛ سخنان تو خود دلیل و برهان است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
همین شعر » بیت ۹
بر تو حسن سخن امروز «نظیری » ختم است
هرکه برهان طلبد قول تو برهان تو بس
صائب این آن غزل خواجه نظیری است که گفت
هر که برهان طلبد قول تو برهان تو بس
حجت شور قیامت لب خندان تو بس
هم نبرد صف محشر صف مژگان تو بس
قبله زنده دلان غنچه خندان تو بس
زمزم سوختگان چاه زنخدان تو بس
گر همه روی زمین لشکر ایمان گیرد
[...]
شب سودازدگان زلف پریشان تو بس
صبح صادق نفسان چاک گریبان تو بس
زمزم از حاجی و سرچشمه حیوان از خضر
لب ما جرعه کش از چاه زنخدان تو بس
حسرتی در دلم از بال و پر افشانی نیست
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.