بدانید که عالم بذات خویش صورتی است بر هیولی پیدا شده و زایشهای او از نبات و حیوان همه صورتهاست که بر هیولیها پیدا همی آید . امروز اندر عالم هیولی پیداست و صورت پنهان که پیدا همی آید. و این حال همی دلیل کند که ترکیب کننده عالم برتر از هیولی و صورتی است . و نخست هیولی بحاصل کرده است. آن وقت این صورت را که ما همی بینیم ازین گنبد عظیم و روشنائیها که اندروست بر آن هیولها پدید آوردست. و چون مصنوعات بچهار علت برده شود چو علت هیولانی ،وعلت فاعله و علت آلتی، و علت تمامی، دانیم که این عالم را همین علتها هست وعلت هیولانیش طبابع است که صورتها همی پذیرد، و علت فاعله او نفس کلی است که آثار خویش اندر عالم پیدا همی آرد بنفسهای جزء ی ، وعلت آلتیش این افلاک و ستارگان است که چون دست افزارند مر نفس کلی را . پس دانستیم که این علت چهارمش است که آن از خلق پنهانست کز بهرچه کردستش. و چون آن مراد حاصل آید بازگشت عالم باشد بدینچ از و پدید آمدست، و چون مردم که غایت زایشهای عالم است ، اندرین عالم مر صورتها را اندر نفس خویش همی تواند آوردن و لطیف گردانیدن و باز مران لطیف را بر هیولای کثیف همی تواند بیرون آوردن و مر حکمتها را که دانسته است بگفتار و نبشتن همی مجسم تواند گردانیدن، که مردم را بازگشت بدان کس است که مر حکمتها رابر هیولی او ترکیب کردست اندر آفرینش عالم .
دیگر دلیل بر معاد مردم آنست که اندر حیوان دو قوت است : چون قوه شهوانی و آن قوت آرزو کننده است وچون قوت غضبی و آن قوت خشم گیرنده است، و مراد این هر دو قوت بر جسم بحاصل آید چنانک گرسنه یا تشنه شود یا مجامعت آرزو کند آن وقت خشنود شود که نان یا آب بخورد یا با جفتی قرار گیرد ، و چون از کسی خشم آیدش آنوقت خشنود شود که او را بزند یا بکشد ، و این حال همی دلیل کند بر آنک بازگشت حیوان بدین عالم جسمانی است. و حیوان را ایزد تعالی از بهر منفعت مردم آفریده است چنانک گفت قوله : « والانعام خلقها لکم فیها دف ء و منافع و منها تأکلون» گفت: بیافریدم آفرینش مر ستوران را که مر شما را اندران نگاه داشت است از سرما و منفعتهاست مردم را وزو بخورد. و مردم را با این قوتها که حیوان راست قوت عاقله هست و ناطقه که مردم را بدانستن چیزها و گفتن آنچ داند یجسمی نیست مر بحاصل کردن مراد این دو قوت را . پس این دلیل است بر آنک بازگشت او نه بعالم جسمانی است، و چون مردم جسم است و نفس، و درست شد که بازگشت مردم بدین سرای جسمانی نیست، بضرورت پیدا آمد که بازگشت او بسرای نفس است . و الله اعلم و أحکم.
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن درباره جهان و موجودات آن، به ویژه انسان و ارتباط او با عالم هستی و مسأله معاد سخن میگوید. نویسنده بیان میکند که عالم از ترکیب هیولا و صورتها به وجود آمده و موجودات مختلف از جمله نباتات و حیوانات از این ترکیب ناشی میشوند. او به مطالعه و شناخت علتهای مختلف که عالم را شکل میدهند میپردازد، از جمله علتهای هیولانی، فاعلی، آلی، و چهارمش که پنهان است.
نویسنده همچنین به مسأله معاد و بازگشت انسان به عالم جسمانی اشاره میکند و دو قوت در انسان (قوه شهوانی و قوه غضبی) را توضیح میدهد که نشاندهنده نیاز انسان به امور مادی و جسمانی است. اما به این نتیجه میرسد که بازگشت انسان به عالم جسمانی نیست، بلکه باید به سوی عالم نفس متوجه شود. در نهایت، نویسنده بر این باور است که خداوند آفرینش مخلوقات را به نفع انسان انجام داده است و دانش هجومی انسان را برمیسازد.
هوش مصنوعی: بدانید که جهان به خودی خود شکلی است که بر ماده پیدا شده و ظهورات آن از گیاه و حیوان همه شکلهایی هستند که بر مواد پدید میآیند. در حال حاضر در جهان، ماده وجود دارد و شکلی نهان که خود را نشان میدهد. این وضعیت نشاندهنده این است که ترکیبکننده این عالم برتر از ماده و شکل است و ابتدا ماده را ایجاد کرده است. سپس این شکلی که ما میبینیم از این گنبد بزرگ و روشنیهایی که در آن وجود دارد، بر روی مواد به وجود آمده است. وقتی مصنوعات را زیر چهار علت قرار دهیم، از جمله علت ماده، علت فعال، علت ابزار و علت کل، میدانیم که این عالم به همین علتها وابسته است. علت ماده، طبیعتی است که شکلها را میپذیرد و علت فعال آن، نفس کلی است که آثار خود را در عالم از نفسهای جزئی به نمایش میگذارد و علت ابزاری آن، افلاک و ستارگان هستند که مانند ابزارهایی برای نفس کلی عمل میکنند. بنابراین، علت چهارمی وجود دارد که از خلقت پنهان است و بهدلیل چه چیزی ایجاد شده است. وقتی هدف این دلیل محقق شود، جهان به همین شکل بازگشت خواهد داشت. انسان که نهاییترین ظهورات عالم است، میتواند در این جهان شکلها را در نفس خویش به وجود آورد، لطیف کند و سپس این لطیف را از مادههای ناپاک بیرون آورد. او همچنین میتواند حکمتهایی که آموخته است را در گفتار و نوشتار تجسم کند؛ زیرا بازگشت مردم به همان کسی است که حکمتها را بر ماده ترکیب کرده و در آفرینش جهان نقش داشته است.
هوش مصنوعی: برای توجیه معاد، یکی از دلایل این است که در حیوانات دو نوع نیرو وجود دارد: یکی نیروی شهوانی که موجب آرزو و خواستهها میشود و دیگری نیروی غضبی که سبب خشم و واکنش به محرکهاست. این دو نیرو به بدن حیوانات مربوط میشود؛ مثلاً وقتی حیوانی گرسنه یا تشنه میشود یا به جفتگیری فکر میکند، تنها زمانی احساس رضایت میکند که غذا یا آب بخورد یا با جفت خود ارتباط برقرار کند. همچنین، وقتی از کسی خشمگین میشود، تنها زمانی آرام میگیرد که او را بزند یا از بین ببرد. این وضعیت نشاندهنده آن است که بازگشت حیوان به دنیای مادی است. خداوند حیوانات را برای منفعت انسانها خلق کرده است، به گونهای که در آیات آمده: «و چهارپایان را برای شما آفریدیم که در آنها گرمایی و منفعتهایی برای شماست و از آنها میخورید». بنابراین، انسانها با وجود قدرت عقل و توانایی درک و بیان، در نهایت به دنبال تأمین خواستههای خود از طریق این نیروها هستند. این موضوع به وضوح نشان میدهد که بازگشت او به دنیای جسمانی نیست، و از آنجا که انسانها ذاتا جسم و روح دارند و مشخص شد که بازگشت انسان به این دنیای مادی نیست، پس ضرورتاً باید بازگشت او به دنیای روح باشد. و خداوند داناتر و حکیمتر است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.