نی نواز امرد که باشد آه و افغان مشربش
می شود در ناله نی را نارسانده بر لبش
|
غیرفعال و فعال کردن دوبارهٔ حالت چسبانی نوار ابزار به بالای صفحات |
|
راهنمای نوار ابزار |
|
پیشخان کاربر |
|
اشعار و ابیات نشانشدهٔ کاربر |
|
اعلانهای کاربر |
|
ادامهٔ مطالعه (تاریخچه) |
|
خروج از حساب کاربری گنجور |
|
لغزش به پایین صفحه |
|
لغزش به بالای صفحه |
|
لغزش به بخش اطلاعات شعر |
|
فعال یا غیرفعال کردن لغزش خودکار به خط مرتبط با محل فعلی خوانش |
|
فعال یا غیرفعال کردن شمارهگذاری خطوط |
|
کپی نشانی شعر جاری در گنجور |
|
کپی متن شعر جاری در گنجور |
|
همرسانی متن شعر جاری در گنجور |
|
نشان کردن شعر جاری |
|
ویرایش شعر جاری |
|
ویرایش خلاصه یا برگردان نثر سادهٔ ابیات شعر جاری |
|
شعر یا بخش قبلی |
|
شعر یا بخش بعدی |
نی نواز امرد که باشد آه و افغان مشربش
می شود در ناله نی را نارسانده بر لبش
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر اشاره به نینواز جوانی دارد که با نالههای نی، حس و حال خود را بیان میکند. صدای نی که در دست او است، نمایانگر درد و احساسات عمیق اوست که به گوش میرسد و نشاندهندهی ارتباط عاطفی او با موسیقی و اندوهش است.
هوش مصنوعی: این شعر به بیان احساسات عمیق و دردهایی میپردازد که ناشی از جدایی یا درد عاطفی است. در اینجا، نی به عنوان نمادی از ناله و احساس اندوه معرفی میشود که صدای آن ناشی از دلشکستگی و غم عمیق است. امرد به عنوان یک جوان جذاب و زیبا نشاندهنده محبوبی است که احساسات را به اوج میرساند، و ناله نی به نوعی بیانگر درد و جای خالی او در زندگی است. در مجموع، این شعر حس یأس و ناتوانی را در برابر عشق و جدایی منتقل میکند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
بامدادان شاه خود را دیدهام بر مرکبش
مشک پاشان از دور زلف و بوسه باران از لبش
صد هزاران جسم و جان افشان و حیران از قفاش
از برای بوسه چیدن گرد سایهٔ مرکبش
خنجری در دست و «من یرغب» کنان عیاروار
[...]
رنگ می بازد زنام بوسه یاقوت لبش
ازاشارت آب می گردد هلال غبغبش
ازگریبان حیات جاودان سر برزند
چون قبا هرکس که درآغوش گیرد یک شبش
عاشقان بیدهن را زهره گفتار نیست
[...]
چون به خاک افتاد از زین جسم پر تاب و تبش
در خیام آمد ز میدان مرکب بیصاحبش
الظلیمه الظلیمه صیحه زن ورد لبش
از حرم اهل حرم یک سر بدور مرکبش
هرکه را باشد چو من گر شوخ سیمینغبغبش
در جهان نبود به غیر از شادکامی مشربش!
عاقبت هرکس که دل بستست اندر زلف او
حل شود از عقدههای این معما مطلبش
میرسد آخر به وصل دولت لیلیوَشان
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.