گنجور

 
سیدای نسفی

تیغ بر کف سرتراشم قصد کشتن کرده است

عاشقان را فوطه زاری به گردن کرده است

قسمتش هرگز نمی گردد سر مویی زیاد

گرچه در دوکان خود از موی خرمن کرده است