گنجور

 
سیدای نسفی

دل چو از پای فتد دست دعا می گردد

راهرو پیر شود راهنما می گردد

راستی را نبود هیچ زوالی به جهان

سرو اگر خشک شود باز عصا می گردد

آشنایی به جوانان نتوان کرد به زور

تیر ز آغوش کمان زود جدا می گردد

فتنه چون گرد به دنبال مهیا دارد

کاروانی که به آواز درا می گردد

عندلیب تو مگر عزم گلستان دارد

بوی گل هر طرف آغوش گشا می گردد

رحم بر بلبل خود زود کن ای تازه بهار

روزگاریست که بی برگ و نوا می گردد

جام در ویزه ز خورشید گرفتست به کف

آسمان در طلب روزیی ما می گردد

در تمنای تو ای خضر بیابان طلب

سر جدا پای جدا دست جدا می گردد

خبر از یار سفر کرده یی ما هیچ نگفت

آفتاب این همه بیهوده چرا می گردد

سیدا کعبه دل روضه مأیوسی نیست

حاجت خلق از این خانه روا می گردد

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
حافظ

سر ِ سودای تو اندر سر ما می‌گردد

تو ببین در سر شوریده چها می‌گردد

هر که دل در خم ِ چوگانِ سرِ زلفِ تو بست

لاجرم گوی صفت بی سر و پا می‌گردد

هرچه بیداد و جفا میکند آن دلبرِ ما

[...]

صائب تبریزی

عقده چون وقت رسد عقده‌گشا می‌گردد

غنچه ممنون عبث از باد صبا می‌گردد

زنگ روشنگر آیینه ما می‌گردد

در پری‌خانه ما جغد هما می‌گردد

درد صاف از دل خوش‌مشرب ما می‌گردد

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از صائب تبریزی
سلیم تهرانی

دل پی لاله‌رخان همچو صبا می‌گردد

هیچ کس نیست بپرسد که کجا می‌گردد

جوهر آینه چون قبله‌نما مضطرب است

هوس او نه همین در دل ما می‌گردد

خاک ما داده به باد ستم و می‌گوید

[...]

آشفتهٔ شیرازی

دل دیوانه ز زلفت چو رها می‌گردد

هست مرغی که ز کاشانه جدا می‌گردد

تا که مهر رخ تو شمع درونست مرا

مه چو پروانه به گرد سرما می‌گردد

لیک آن را که بود مهر تو با جان پیوند

[...]

رضاقلی خان هدایت

سرِّ سودای تو اندر سرِما می‌گردد

تو ببین در سرِ شوریده چه‌ها می‌گردد

هرکه دل در خَمِ چوگانِ سر زلف تو بست

لاجرم، گوی صفت بی سر و پا می‌گردد

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از رضاقلی خان هدایت
مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه