گنجور

 
 
 
مهستی گنجوی

چون زور کمان در بر و دوش تو رسد

تیرش به لب چشمهٔ نوش تو رسد

گوئی زهش از حدیث من تافته‌اند

زیرا که به صد حیله به گوش تو رسد

مولانا

کی باشد کین نبش بنوش تو رسد

زهرم به لب شکرفروش تو رسد

زیرا که تو کیمیای بی‌پایانی

ای خوش خامی که او بجوش تو رسد

مجد همگر

گوئی که لبم بر لب نوش تو رسد

یا نیز مرا دوش به دوش تو رسد

گر خود دلت آهن است هم نرم شود

گر ناله من شبی به گوش تو رسد

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه