هوش مصنوعی: شاعر در این ابیات به عشق و رابطهای که در آن وفا وجود ندارد، اشاره میکند. او میگوید که پیمان عشق او بر زمین است، زیرا عشق محبوبش همیشه شکننده و ناپایدار است. همچنین اشاره میکند که نمیتوان درباره بند و زنجیر عشقی که در لبهای محبوبش نهفته است، صحبت کرد، چرا که این عشق مانند آتشی در دهان اوست و همواره دچار تغییر و تردید است.
هوش مصنوعی: دیگر از زمان و قرارهای قدیمی نگو که او به اندازهی زلف تو به من وفادار نیست؛ زیرا هر بار که من بر آن تکیه میکنم، با یک درد و سرنوشت جدید مواجه میشوم.
هوش مصنوعی: ممکن است از درد و رنجی که ناشی از جدایی یا عشق میباشد صحبت کنی، اما این را نگو که این زخم ناشی از آن بند است که به تو وابسته کرده. و یا ممکن است از آتشی بگویی که بر اثر لبهای تو در دهان است که بر میخیزد.
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این ابیات به عشق و رابطهای که در آن وفا وجود ندارد، اشاره میکند. او میگوید که پیمان عشق او بر زمین است، زیرا عشق محبوبش همیشه شکننده و ناپایدار است. همچنین اشاره میکند که نمیتوان درباره بند و زنجیر عشقی که در لبهای محبوبش نهفته است، صحبت کرد، چرا که این عشق مانند آتشی در دهان اوست و همواره دچار تغییر و تردید است.
هوش مصنوعی: دیگر از زمان و قرارهای قدیمی نگو که او به اندازهی زلف تو به من وفادار نیست؛ زیرا هر بار که من بر آن تکیه میکنم، با یک درد و سرنوشت جدید مواجه میشوم.
هوش مصنوعی: ممکن است از درد و رنجی که ناشی از جدایی یا عشق میباشد صحبت کنی، اما این را نگو که این زخم ناشی از آن بند است که به تو وابسته کرده. و یا ممکن است از آتشی بگویی که بر اثر لبهای تو در دهان است که بر میخیزد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
آن بت که رخش رشک گل و یاسمن است
وز غمزهٔ شوخ فتنهٔ مرد و زن است
دیدم به رهش ز لطف چون آب روان
آن آب روان هنوز در چشم من است
وصفت نه به اندازهٔ عقلِ کَهُن است
کز وصفِ تو هر چه گفته آمد، سَخُن است
در هر دو جهان هر گلِ وصفت که شکفت
در وادی توحیدِ تو یک خاربُن است
خاک قدمت سعادت جان من است
خاک از قدمت همه گل و یاسمن است
سر تا قدمت خاک ز تو میرویند
زان خاک قدم چه روی برداشتن است
برخیز و بده باده چه جای سخن است
کامشب دهن تنگ تو روزی من است
ما را چو رخ خویش می گلگون ده
کاین توبه من چو زلف تو پرشکن است
سید پسرا روی تو ماه ختن است
بالات براستی چو سرو چمن است
گر پسته شیرین تو خندان نشدی
معلوم کجا شدی که هیچت دهن است
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.