گنجور

 
مشتاق اصفهانی

دلت شکست دلم را دگر چه خواهد کرد

به شیشه سنگ ازین بیشتر چه خواهد کرد

در آن محیط که مرگ آبِ زندگانی شد،

بغرقه خصمی موج خطر چه خواهد کرد

چه باکش از ستمت جان بلب رسیده هجر

جفای تیغ بشمع سحر چه خواهد کرد

درین قفس که ازو نیست ممکن آزادی

بما شکستگی بال و پرچه خواهد کرد

گرفتم اینکه کند عشق را نهان مشتاق

به خون‌فشانی مژگان تر چه خواهد کرد

 
sunny dark_mode