شمارهٔ ۸ - این ابیات مثنوی حسبالحال گفته در عذر ارسال شعر به بزرگی که شعر میگفته
من آن اعرابیم اندر دل بر
که آنجا مرغ جان را سوختی پر
تمام عمر آب شور میخورد
گمانی هم به آب خوش نمیبرد
قضا را روزی اندر نوبهاران
گوی را مانده در ته آب باران
چو اعرابی چشید آن آب بر جست
عزیمت را به این نیت کمر بست
کز آن جلاب پرسازد سبوئی
شود صحرا نورد و دشت پوئی
دواند تا به درگاه خلیفه
به جا آرد عزیمت را وظیفه
ازین غافل که آنجا بحر مواج
که آب سلسبیلش میدهد باج
لب و کام ملک را میتواند
ازین شیرینتر آبی هم چشاند
سخن کوته چو آورد آن سبک گام
به منزل میبرد از شاه آرام
به شیرین حرفهای پر بشارت
که میبردند تسکین را به غارت
به عالی مژدههای به هجت افزا
که میکندند کوه طاقت از جا
نگهبانان شاهش پیش خواندند
به خلوت خانه خاصش نشاندند
ملک چون جرعهای زان آب نوشید
بر آن صورت از احسان پرده پوشید
به وی از جام همت جرعهای داد
که خاص و عالم را در خاطر افتاد
که بود آبی از آب زندگانی
برابر با حیات جاودانی
بلی زانجا که موج بحر جود است
زیان بینوایان جمله سود است
بسانادان که از همراهی بخت
به صدر بزم دانایان کشد رخت
بسا ناقص خزف کز لعب گردون
به صد گوهر دهندش قیمت افزون
بسا جنس زبون کز حسن طالع
شود بالای جنس خوب واقع
الا ای پادشاه کشور دل
که دایم میزند عشقت در دل
دلی دارم ز عشقت آن چنان گرم
که سنگ از گرمی آن میشود نرم
ضمیری از ثنایت آن چنان پر
که در درج محقر یک جهان در
دهد گر عمر مستعجل امانم
شود از جنبش کلک زبانم
پر از مدح تو دیوانها امانم
شود از جنبش کلک زبانم
کنون از حق اعانت وز تو امداد
زمن مدح و ثنا وز بخت اسعاد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره فردی است که به آب شیرین و خوش زندگی امید دارد. او از زندگی سخت و آب شور رنج میبرد و به دنبال آب خوش و لذتبخش میگردد. این فرد به مقامات بالا میرود تا از آب زلال و شیرین بهرهمند شود و در نهایت به شاه میرسد. شاعر به جود و سخاوت خداوند اشاره میکند و بر این باور است که در سفر زندگی، دستیابی به خوشیها و نعمتها ممکن است، حتی اگر فرد در ابتدا در دنیای سختی زندگی کرده باشد. در نهایت شاعر عشق و عشقورزی را ستایش میکند و از معشوق (که ممکن است خداوند باشد) در دل یاد میکند و دعا میکند که همواره در مدح و ثنای او موفق باشد.
هوش مصنوعی: من از اعراب هستم و در عمق وجودم، جایی وجود دارد که در آنجا روح و جانم را به آتش سوزاندهای.
هوش مصنوعی: تمام عمر در تلخی و ناامیدی به سر میبرد و هیچگاه امیدی به طعم شیرین زندگی ندارد.
هوش مصنوعی: به یک روز زیبای بهاری، سرنوشتی را در نظر بگیر که مانند گویای بر روی آب باران باقی مانده است. این تصویر نشاندهنده زیبایی و ناپایداری زندگی است.
هوش مصنوعی: یک بدوی وقتی آب را نوشید، به فکر سفر و حرکت به سوی مقصدی جدید افتاد و برای این کار خود را آماده کرد.
هوش مصنوعی: اگر آب و دانشی در دست داشته باشی، میتوانی سفر کنی و به سرزمینهای وسیع و بیپایان بروی.
هوش مصنوعی: به سرعت میدود تا به درگاه خلیفه برسد و این وظیفه خود را به خوبی انجام دهد.
هوش مصنوعی: تنها به خاطر اینکه در آنجا دریای پرموجی وجود دارد که آب زلالش بهای خاصی میطلبد، نباید غافل بود.
هوش مصنوعی: لب و کام فرمانروایی را میتوان با آبی شیرینتر از این سیراب کرد.
هوش مصنوعی: کلام کوتاه و مختصر، مانند کسی است که با گامهای سبک و آرام، به مقصد خود میرسد.
هوش مصنوعی: حرفهای شیرین و شادیبخش که موجب آرامش میشوند، به راحتی مورد سواستفاده قرار میگیرند.
هوش مصنوعی: به تو مژدههای بزرگ و دلپذیری میدهند که توانایی کوهها را به چالش میکشد و از جای خود حرکت میدهد.
هوش مصنوعی: نگهبانان شاه او را به آرامی به داخل منزل مخصوصش بردند.
هوش مصنوعی: زمانی که فرشته (ملک) از آن آب نوشید، بر چهرهاش به خاطر لطف و بخشش (آن آب) حجاب و پردهای قرار گرفت.
هوش مصنوعی: به او از جام اراده کمی نوشاند که باعث شد یاد خاص و عالمان در ذهنش بیفتد.
هوش مصنوعی: آیا کسی را میشناسی که آبی همچون زندگی جاودان داشته باشد؟
هوش مصنوعی: البته، هر جا که نعمت و بخشش فراوان باشد، تمام کسانی که در وضعیت困ب و نیاز هستند، از آن استفاده میکنند و بهرهمند میشوند.
هوش مصنوعی: مانند کسی که از کمک بخت، به بالای مجلس دانایان میرسد و لباس خود را برمیدارد.
هوش مصنوعی: بسیاری از چیزهای ناقص و بیارزش، ممکن است به خاطر ظواهر دنیوی و جاذبههای ظاهری، ارزش بیشتری از آنچه که دارند به دست آورند.
هوش مصنوعی: بسیاری از چیزهای کمارزش به خاطر شانس خوب، میتوانند از چیزهای باارزش بالاتر قرار بگیرند.
هوش مصنوعی: ای پادشاه دلدادگی، همواره عشق تو در قلبم طنینانداز است.
هوش مصنوعی: دل من به عشق تو چنان داغ و آتشین است که حتی سنگها از گرمای آن نرم میشوند.
هوش مصنوعی: ضمیر من از عشق تو آن قدر پر است که در دنیای کوچک من مانند یک جهان بزرگ و پر نقش و نگار است.
هوش مصنوعی: اگر عمر کوتاه و زودگذر به من اجازه بدهد، زبانم به حرکت و گفتمان ادامه خواهد داد.
هوش مصنوعی: دیوانهای شعری که در وصف تو نوشته شده پر از ستایش است و من به خاطر حرکت قلم و بیانم در این موضوع احساس راحتی و آرامش میکنم.
هوش مصنوعی: هماکنون از حق و یاری تو به من کمک میرسد، به خاطر ستایش و تعریف و نیز از جانب سرنوشت خوشی.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.