خورشید آسمان وزارت که روی ملک
آئینهوش ز صیقل عدلش منور است
سلطان بارگاه سیادت که عهد او
پاینده دار دولت آل پیامبر است
آن داور زمانه که دارائی جهان
برقد کبریاش لباس محقر است
آن والی زمانه که کوس ولای او
یکباره هر که زد دو جهانش مسخر است
یعنی امین دین محمد که نام او
بر لوح دل نشستهتر از سکه بر زر است
بودش به من گمان خطائی که ذات من
در ارتکاب آن ز ملک بیگنهتر است
با آن که داده بود به خود مدتی قرار
کاظهار آن مخالف تمکین و لنگر است
زانجا که نکته پروری طبع شوخ اوست
زانجا که شوخ طبعی آن نکتهپرور است
صندوق نار دوش فرستاد بهر من
یعنی که مجرمی و تو را نار در خور است
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف بزرگی و مقام سلطانی میپردازد که در دوران خود، عدالت را تجلی میبخشد و بر کشور اسلامی تأثیرگذار است. شاعر از ویژگیهای این سلطان میگوید که چطور ثروت و قدرت به واسطهٔ او شکل میگیرد و همگان را به زیر سلطه خود در میآورد. همچنین، شاعر به خودانتقادی و حس گناه در درون خود اشاره میکند و بیان میدارد که با وجود برچسب مجرمی که بر خود میزند، در حقیقت از بسیاری از گناهان پاکتر است. در نهایت، به بیان پیامدهای منفی و احساس فشار ناشی از اقدامات مخالفان نیز اشاره میکند.
هوش مصنوعی: خورشید آسمان وزارت، که زیبایی کشور را چون آینهای روشن کرده است، به خاطر تابش عدالت او درخشان و نورانی است.
هوش مصنوعی: سلطان دربار nobility که دوران او موجب پایداری حکومت خانواده پیامبر است.
هوش مصنوعی: آن کسی که در زمانه قضاوت میکند و مالکیت همه چیز در جهان را دارد، بر اساس عظمت خود، به ظاهری ساده و بیآز و زنگار پوشیده است.
هوش مصنوعی: بیتردید، هر کسی که به فرمان و ارادهی آن حاکم بزرگ زمانه نزدیک شود و به نواهای او پاسخ دهد، در حقیقت دنیا را تحت تسلط و فرمان او خواهد دید.
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که شخصیتی بسیار با اعتماد و دارندهی ایمان قوی، همچون محمد که نامش در دلها نقش بسته، ارزش و اهمیتی فراتر از هر چیز با ارزشی دارد.
هوش مصنوعی: او به من گمان کرد که اشتباهی مرتکب شدهام، در حالی که ذات من در انجام آن خطا از فرشتهای بیگناهتر است.
هوش مصنوعی: با این که او مدتی به خود آرامش داد، اما هنوز بر رفتار ناهمگون و بیثباتی خود اصرار دارد.
هوش مصنوعی: از جایی که طبع شوخ او نکتهها را پرورش میدهد، از همان جاست که شوخی و نکتهپروری هر دو در کنار هم وجود دارند.
هوش مصنوعی: صندوق آتش دیروز برای من فرستادند که نشان میدهد تو مجرم هستی و سزاوار آتش هستی.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
فریاد من همیشه از این ایر کافر است
ایر است و با عذاب است و سنگر است
وصفش ترا بگویم اگر خورده نیستی
ور خورده ای صفات وی از منت باور است
شمشاد قد و لاله رخ و یاسمین بر است
با سرو و گل به قامت و عارض برابر است
دایم غلام و چاکر یاقوت و شکرم
کو را لب و حدیث ز یاقوت و شکر است
گفتم ز خط و زلف تو بر جان من بلاست
[...]
ای دل به عشق بر تو که عشقت چه درخور است
در سر شدی ندانمت ای دل چه در سر است
درد کهنت بود برآورد روزگار
این دردِ تازهروی نگوئی چه نوبر است
شهری غریب دشمن و یاری غریب حسن
[...]
جان را ز عارض و لب او شیر و شکر است
دل را ز طره و رخ او مشک و عنبر است
هم دل در آن وصال چو با عنبر است مشک
هم جان در آن فراق چو با شیر شکر است
آشوب عقلم آن شبه عاج مفرشست
[...]
گفتار تلخ از آن لب شیرین نه در خورست
خوش کن عبارتت که خطت هرچه خوشتر است
بگشای لب به پرسش من گرچه گفته ام
کان قفل لعل بابت آن درج گوهر است
تا بر گرفتی از سر عشاق دست مهر
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.