یک دم ای سرو ز غمهای تو آزاد که بود
یک شب ای ماه ز بیداد تو بیداد که بود
مردم از ذوق چودی تیغ کشیدی بر من
کامشب از درد درین کوی به فریاد که بود
دور از بزم تو ماندم که ز میشستم دست
ورنه آن کس که مرا توبه ز می داد که بود
تا به خاک رهم از کینه برابر کردی
آن که پا بر سرم از دست تو ننهاد که بود
بخت دور از تو چه میکرد به خواب اجلم
آن که ننمود درین واقعه ارشاد که بود
چون به ناشادی مردم ز تو شادان بودم
آن که ناشادی من دید و نشد شاد که بود
چون تو ماهی که نترسید ز آه من و داد
خرمن محتشم دلشده برباد که بود
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این ابیات احساس اندوه و ناامیدی خود را نسبت به معشوق بیان میکند. او از آزاد بودن سرو (معشوق) در مقابل غمهای خود مینالد و به شب و ماهی اشاره میکند که به بیداد معشوقش دچار مشکل شدهاند. او از درد و رنجی که در عشق متحمل شده، سخن میگوید و از فراق معشوقش احساس میکند که از دوری او در عذاب است. همچنین، شاعر در بندهای دیگر به چگونگی خداحافظی و تأثیرات منفی عشق بر زندگیاش پرداخته و در نهایت از بیتوجهی معشوق به درد او میگوید. به طور کلی، این شعر تصویری از یک دلbroken و تنهای عاشق است که تحت تأثیر عشق میسوزد و احساس میکند که هیچکس به درد و رنجش توجه نمیکند.
هوش مصنوعی: ای سرو، لحظهای از غمهای تو رها شو که آیا یک شب، ای ماه، تحمل غیرعادلانه تو امکانپذیر بود؟
هوش مصنوعی: مردم امشب از خوشحالی تو تیغ را به سمت من کشیدی، اما من از درد و رنج در این کوچه فریاد میزنم که چه کسی به فریادم میرسد؟
هوش مصنوعی: من از مجالس تو دور ماندم تا از شراب دست بکشم، وگرنه آن کسی که مرا از نوشیدن شراب منع میکرد، چه کسی بود؟
هوش مصنوعی: تا زمانی که به خاک بیفتم، از کینه تو در برابر کسی که همچنان بر سر من پا گذاشته، دست نکشیدم. این چه کسی است؟
هوش مصنوعی: بخت دور از تو چه میتوانست بکند؟ در خواب مرگم، آن کسی که در این ماجرا راهنمایی نکرد.
هوش مصنوعی: وقتی که مردم به خاطر ناراحتیام خوشحال بودند، من کسی را دیدم که از ناراحتیام آگاه بود اما او هم خوشحال نشد؛ پس چه کسی بود او؟
هوش مصنوعی: تو مانند ماهی هستی که از ناله و آه من هراسی ندارد و دلت را به باد دادگی و ناامیدی خودت سپردهای.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
جز من آن کس که به وصل تو نشد شاد که بود
آن که صد مشکلش از زلف تو نگشاد که بود
غیر من کز تو به پابوس سگان خورسندم
آن که روئی به کف پای تو ننهاد که بود
جز دل من که فلک بسته به رو راه نشاط
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.