اگر خواهی دعای من کنی بر مدعای من
بگو بیمار عشق من شود یارب فدای من
اگر عمرم نمانده است ای پسر بادا بقای تو
دگر مانده است بر عمر تو افزاید خدای من
به یاران این وصیت میکنم کز تیغ جور تو
چو گردم کشته دامانت نگیرند از برای من
به تیغ بی دریغم چون کشد جلاد عشق تو
چو گوئی حیف از آن مسکین همین بس خونبهای من
به جای کور اگر در دوزخ افتم نبودم باکی
که میدانم به خصم من نخواهی داد جای من
ز من پیوند مگسل ای نهال بوستان دل
ز تن تا نگسلد پیوند جان مبتلای من
چه آئی بر سر خاکم بگو کز خاک سربر کن
وفای من ببین ای کشته تیغ جفای من
پس آنگه گر دعائی گوئیم این گو که در محشر
چو سر از خاک برداری نبینی جز لقای من
ازین خوشتر چه باشد کز تو چون پرسند کی بیغم
کجا شد محتشم گوئی که مرد اندر وفای من
نمیدانم چسان در ره فتادم
که رفت از تاب رفتن هم زیادم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بیان احساسات عاشقانه و درد و رنجهای ناشی از عشق میپردازد. شاعر از معشوقش میخواهد که در دعایش او را یاری کند و آرزو دارد که عمر او برای معشوقش باقی بماند. او به یارانش وصیت میکند که اگر در عشق کشته شد، به خاطر او ناراحت نباشند. شاعر با بیتابی درباره عاقبت خود در دوزخ صحبت میکند و نمیخواهد پیوندش با معشوق گسسته شود. او به فکر لحظهای است که پس از مرگ، در روز قیامت دوباره با معشوق ملاقات کند. در انتها، شاعر ابراز نگرانیش از افتادن در چالههای عشق را با یک دلسوزی عمیق به نمایش میگذارد.
هوش مصنوعی: اگر میخواهی برای من دعا کنی، از درخواست من بگو که ای خدا، عشق من بیمار شود و من فدای او شوم.
هوش مصنوعی: اگر من عمر زیادی ندارم، ای پسر، برای تو عمر بیشتری باقی مانده است. امیدوارم خدا بر عمر تو بیفزاید.
هوش مصنوعی: به دوستانم وصیت میکنم که اگر روزی به خاطر ظلم تو جانم را از دست دادم، از تو انتقام نگیرند و برای من به دامنت نچسبند.
هوش مصنوعی: وقتی که جلاد عشق بیرحمانه با شمشیرش به من حمله میکند، گویی میگوید که افسوس به حال آن بیچاره، همین برای من کافی است که بهای خونم را بپردازد.
هوش مصنوعی: اگر من به جای یک انسان نابینا در دوزخ بیفتم، نگران نیستم؛ چون میدانم که تو به دشمن من هیچگاه اجازه نخواهی داد که جای من را بگیرد.
هوش مصنوعی: ای نهال دل من، پیوند خود را از من جدا مکن؛ تا زمانی که پیوند جان من از تنم نگسسته، تو نیز از من جدا نشو.
هوش مصنوعی: بیایید بر سر خاک من صحبت کنیم و بگویید که از این خاک چه برمیخیزد. وفای من را ببینید، ای کسی که به خاطر شدت خیانت من جان خود را از دست دادهاست.
هوش مصنوعی: پس اگر دعایی بکنیم، بگو که در روز رستاخیز وقتی سر از خاک برمیداری، جز دیدار من را نخواهی دید.
هوش مصنوعی: این شاعر میگوید که از این بهتر چیست که وقتی از تو بپرسند چه کسی بیغم و خوشحال است، تو بتوانی با افتخار بگویی که آن شخص به خاطر وفاداری و عشق من، مرده است. این نشاندهندهی عمیق بودن احساس او و ارزش وفاداری در عشق است.
هوش مصنوعی: نمیدانم چطور در این راه افتادم که حتی از تحمل و شکیباییام هم بیشتر رفتهام.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.