اگر چه مادر ایام خوش نتیجه فتاد
درین زمان پسری به نزاد از بهزاد
مه سپهر حکومت که در زمانهٔ او
زمانه را فزع دادخواه رفت از یاد
گل بهار سخاوت که در محل کرم
درم چو برگ خزان میدهد کفش بر باد
بجای خون همه یاقوت و لعل خواهد ریخت
به دست او نیش اگر زند فصاد
گرفته کشور دلها که هست بر بازوش
دو فتحنامه ز دست کریم و طبع بداد
به آن محیط کرم نسبت ملال ز بذل
چنان بود که به حاتم کنند بخل اسناد
زبان به شکوهٔ او هیچ دادخواه نراند
به غیر ظلم که از عدل اوست در فریاد
خراش ناخن عدلش چو کوه ظلم بکند
بماند در دهن انگشت تیشهٔ فرهاد
به روی کشور ما تنگ از آن که منصب اوست
امارتی که زخانی و خسرویست زیاد
جمال باز گرفتن نیافت ساقی دهر
چو بر کف املش ساغر مراد نهاد
فلک نمود به زیر پرش چو بیضهٔ مرغ
همای رفعت او بال ابهت چو گشاد
چه حاجتست که او طایران دولت را
به دانه ریزی و دامافکنی شود صیاد
که بهر صید مرادش درین کمند گاهند
نه آسمان سبب انگیز و بخت در امداد
نقیض سوز و مخالف گداز و ضد کاهست
صلاح و رای وی اندر جهان کون و فساد
چو آمد آن نصفت کیش داد گر به وجود
کشید رخت به سر منزل عدم بیداد
بنای ظلم و تعدی ضعیف بنیان گشت
به دستیاری این دولت قوی بنیاد
ز سهم ناوک آهن گداز هیبت او
ز موج گشته زره پوش از ازل پولاد
ز بوسه کاری سکان آسمان فرمود
بهر مکان که ازو سایه بر زمین افتاد
به جز درش که نه جای وقوع بیداد است
ندیده کس در دارالامارتی بیداد
اگر شود متوجه به رفع ضدیت
دهند دست معیت به یکدیگر اضداد
ز لطف خاص خود این بلدهاش خدای علیم
که شهر خاص علی بود بی مضایقه داد
جز او که والی معمورهای چنین شده است
ندیده گنج کسی در اماکن آباد
عنان به دست ندادش چنان که بستاند
که کرد بخت بلندش سوار رخش مراد
متاع هرکه چو نظم منش رواجی نیست
به عهد او شده بازار کاسدیش کساد
چو ظلم گشت درین بلده کم وز یاوریش
اساس داوریش را خدا زیاد کند
رسید عید و دل جمله تهنیت گویان
ز دیدن رخ او کامیاب و خرم و شاد
تو را چو پای روان نیست محتشم که روی
به سده بوسی آن نیر سپهر سداد
به دستیاری نظمی که عزت تو ازوست
زبان خامه بجنبان پی مبارکباد
امید آن که بود تا ز کعبه نام و نشان
که هست بر درش امروز ازدحام عباد
بود جناب معلای او مطاف انام
به مصطفای معلا و عترت امجاد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف ویژگیهای یک پادشاه نیکوکار و عادل میپردازد. شاعر از تولد پسری به نام بهزاد و ویژگیهای حکومتی او صحبت میکند و از سخاوت و کرم او میگوید که دلها را به خود جذب میکند. او عادل و بیرحم در قضاوت است و ظلم و تعدی را از پایه میکاهد. بخت و اقبال هم با اوست و در زمان او، آرامش و رفاه در کشور حاکم میشود. شاعر با ستایش از او بر ذکر ویژگیهایی چون جمال، قدرت و حکومت عادلانه تأکید میکند و به امید برقراری عدالت و دوستی در جامعه اشاره میکند. شعر در نهایت به دعای خیر برای او و آرزوی موفقیت و شادی برای مردم میپردازد.
هوش مصنوعی: اگرچه روزهای خوش به پایان رسیده است، اما در این زمان، پسری از نسل بهزاد به دنیا آمده است.
هوش مصنوعی: در آسمان، مه به عنوان نماد قدرت و حکمرانی وجود دارد که در دوران خود، باعث نگرانی و آشفتگی زمانه شده است. اما در حال حاضر، او دیگر به یاد کسی نیست.
هوش مصنوعی: گل بهاری که با سخاوت خود در دنیای پر مهر و محبت رشد کرده، اکنون به مانند برگهای پاییزی، به زمین میافتد و نشاندهنده زودگذر بودن زیبایی و خوشبختی است.
هوش مصنوعی: اگر کسی به او آسیب برساند، به جای خون، جواهرات قیمتی مانند یاقوت و لعل از او جاری خواهد شد.
هوش مصنوعی: دلها را به تسخیر خود درآورده است، زیرا بر بازوی او دو نامه فتح از سوی بخشندهای قرار دارد.
هوش مصنوعی: در آن محیط، بخشش و generosity مانند عادت حاتم طایی (شخصیتی معروف در بخشش) به هیچ وجه مورد بیاعتنایی یا ناپسند قرار نمیگیرد. بلکه ابراز ملال و تنبلی نسبت به بخشش مانند این است که کسی بخواهد به حاتم برچسب بخل و خساست بزند. این نشان میدهد که در آنجا، بخشش و دست و دلبازی به جایی رسیده که کمتوجهی به آن قابل تصور نیست.
هوش مصنوعی: زبان نمیتواند از زیبایی و عظمت او چیزی جز شکایت ظلم را بیان کند، چرا که آنچه به ظلم و ناعدالتی مربوط میشود، در واقع ناشی از عدل اوست که به فریاد میآید.
هوش مصنوعی: اگر ناخن عدالت بر کوه ظلم خراشی بیندازد، همانطور که تیشهٔ فرهاد در دهان انگشتش میماند.
هوش مصنوعی: کشور ما تحت فشار و مضیقه قرار دارد زیرا صاحب منصب آن، شخصی ناتوان و ضعیف است و او به جای اینکه به فکر آبادانی و پیشرفت باشد، به خود مشغول است.
هوش مصنوعی: ساقی زمان، هیچگاه نمیتواند زیبایی را بهخوبی به دست آورد، زیرا هنگامی که او جام آرزوها را در دست گرفت، امکان بهدست آوردن امیدهایش را از دست داد.
هوش مصنوعی: آسمان به زیر پر او ایجاد شکلی شبیه به تخم مرغ میکند و پرواز او نیز با عظمتی که دارد گسترش مییابد.
هوش مصنوعی: نیازی نیست که صیاد با پخش دانه و گذاشتن دام، پرندگان خوشبختی را بگیرد.
هوش مصنوعی: برای دستیابی به خواستهاش، به دامهای مقدر شده نیاز دارد، نه اینکه فقط به امید آسمان و شانس متکی باشد.
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که آنچه که در عالم وجود دارد، مخالف سوزاندن و آب شدن است و در عوض، آنچه که به صلاح و نظر او مربوط میشود، در جهان ناشی از ساخت و تخریب است. به عبارتی دیگر، او دارای نظریهای است که با از بین رفتن و محو شدن در تضاد است.
هوش مصنوعی: وقتی آن حقیقت و ویژگی خاصی پیدا شد، اگر به وجود آمدی، لباس خود را به سر منزل نابودی و نبودگی درآور.
هوش مصنوعی: ستم و ظلم به زودی نابود میشود، چون این دولت نیرومند به کمک آن آمده است.
هوش مصنوعی: از نیروی تیرهای آهنی او، شکل و هیبت او به گونهای است که مانند زرهی مستحکم و مقاوم از زمانهای دور به وجود آمده است.
هوش مصنوعی: با بوسهای، فرمانی به کشتی آسمان داده شد تا در هر جایی که سایهاش بر زمین بیفتد، قرار گیرد.
هوش مصنوعی: هیچکس در این محل که مکانی برای ظلم و ستم نیست، خشونت و بیعدالتی را ندیده است؛ فقط در ورودیاش چنین چیزی وجود ندارد.
هوش مصنوعی: اگر متوجه شویم که چگونه میتوانیم تضادها را کنار بگذاریم، میتوانیم به هم پیوسته و در کنار یکدیگر زندگی کنیم، حتی با وجود تفاوتهای اساسی.
هوش مصنوعی: به خاطر محبت ویژهای که دارد، خداوند دانا این شهر خاص را بدون هیچ کم و کسری به علی بخشیده است.
هوش مصنوعی: جز او، که کسی در این دیار به این اندازه صاحب نفوذ و قدرت شده است، هیچکس گنج و ثروت را در مکانهای آباد و سرسبز ندیده است.
هوش مصنوعی: او اختیار زندگیاش را به دست کسی نداد که آن را از او بگیرد، چون بخت خوبش مانند سوارکاری سوار بر اسب خواستههایش است.
هوش مصنوعی: تنها کالای افرادی که همچون او نظم و ترتیب ندارند، نمیتواند رونق بگیرد و به همین خاطر، بازار او کساد و بی رونق است.
هوش مصنوعی: وقتی در این شهر ظلم و ستم کم میشود، خداوند به یاری فرد مظلوم میافزاید و پایههای عدالتش را مستحکمتر میکند.
هوش مصنوعی: زمان عید فرا رسیده و همه با خوشحالی و شادمانی از دیدن چهره او، تبریک میگویند و احساس رضایت و خوشحالی میکنند.
هوش مصنوعی: تو مانند کسی نیستی که به پاهایش تسلط داشته باشد و با افتخار به سمت آسمان برود و در آغوش زیبایی خود را به نمایش بگذارد.
هوش مصنوعی: با کمک نظمی که موجب افتخار توست، قلم را به حرکت درآور تا تبریک بگوید.
هوش مصنوعی: امیدوارم که روزی نام و نشانی از کعبه باقی بماند، زیرا امروز درب آن پر از جمعیت عبادتکنندگان است.
هوش مصنوعی: مقام والای او جایی است که مردم به سوی آن میروند، همانند مقام پیامبر بزرگوار و اهل بیت پاک و والا.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
جهان به کام خداوند باد و دیر زیاد
برو به هیچ حوادث زمانه دست مداد
درست و راست کناد این مثل خدای ورا
اگر ببست یکی در، هزار در بگشاد
خدای عرش جهان را چنین نهاد نهاد
[...]
خدای عرش جهان را چنین نهاد نهاد
که گاه مردم ازو شادمان و گه ناشاد
مباش غمگین یک لفظ یاد گیر لطیف
شگفت و کوته ، لیکن قوی و با بنیاد
یمین دولت شاه زمانه با دل شاد
بفال نیک کنون سوی خانه روی نهاد
بتان شکسته و بتخانه ها فکنده ز پای
حصارهای قوی بر گشاده لاد از لاد
هزار بتکده کنده قوی تر از هرمان
[...]
همی ستیزه برد زلف یار با شمشاد
شگفت نیست گر از وی همیشه باشم شاد
گهی بپیچد و بستر بسیجد از دیبا
گهی بتازد و زنجیر سازد از شمشاد
ز قیر بر گل خندان هزار سلسله بست
[...]
دگر نخواهم گفتن همی ثنا و غزل
که رفت یکسره بازار و قیمت سرواد
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.