غیر بوسیدن تو نداریم هوس
هوس ما به همه عمر، همین باشد و بس
دیگران را هوس حور و قصور است و مرا
نیست جز دیدن روی و سر کوی تو هوس
بی گل روی تو ای سرو قد و لاله عذار
هست بر دلشدگان، ساحت گلشن چو قفس
سوختم از غم هجران تو چونان که بود
بر سوز دل من، آتش دوزخ چو قبس
شوق ما کم نشود با تو زغوغای رقیب
بادبیزن نکند منع تقاضای مگس
باز باد سحری غالیه بو گشته مگر
به هوای سر زلف تو برآورده قفس
رفت جانانه و صد قافله دل گشت روان
از پی محمل وی ناله کنان هم چو جرس
کیست آن شاهسوار خوش شیرین حرکات
که فتاده دل خلقیش بدنبال فرس
تا مگر اهل دلی را به کف آرم روزی
روزگاری است که محرم شده ام با همه کس
به فصاحت شده ام شهره آفاق ولی
در بیان سخن عشق تو باشم اخرس
به همه عمر دمی با تو بسر برده «محیط»
حاصل عمر گرانمایه همین باشد و بس
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: غزل به بیان عشق عمیق و اشتیاق شاعر به معشوقش پرداخته است. او هوس و آرزویش را تنها به بوسیدن معشوق محدود میکند و هوس دیگران را به توصیف حوریها و قصرها میداند. در عوض، روی معشوق برای او بهتنهایی کافی است. شاعر از غم دوری معشوق میسوزد و همچنین به پایداری شوقش اشاره میکند که تحت تأثیر رقبای عشق کم نمیشود. او در تلاش است تا روح خود را به معشوق نزدیک کند و به تمام آسیبهایی که برای رسیدن به او متحمل شده، اشاره دارد. در پایان، او حاصل عمرش را همنشینی با معشوق و بیان عشق او میداند.
هوش مصنوعی: ما هیچ آرزویی جز بوسیدن تو نداریم و این آرزوی ما در تمام عمر همین یک چیز خواهد بود و بس.
هوش مصنوعی: دیگران آرزوی داشتن باغ و عمارت های زیبا را دارند، اما من تنها خواستهام دیدن روی تو و گذر از کنار کوی توست.
هوش مصنوعی: بدون وجود زیبایی تو، ای سرو بلند و گلهای رنگارنگ، دلباختگان در باغی که باید پر از گل باشد، احساس زندانی بودن میکنند.
هوش مصنوعی: از چشیدن درد جداییات به شدت سوختم، مثل آتش جهنم که بر دل سوزان من میجوشد.
هوش مصنوعی: علاقه و شوق ما نسبت به تو کمتر نخواهد شد، حتی اگر رقیب ما پر سر و صدا باشد. به همین ترتیب، هیچ چیز نمیتواند مانع خواستههای ما شود، حتی اگر نظیر یک مگس مزاحم شوند.
هوش مصنوعی: به نظر میرسد که نسیم صبحگاهی بوی خوشی را به همراه دارد و شاید به خاطر جذابیت و زیبایی موهای تو به وجود آمده است.
هوش مصنوعی: او با شکوه و زیبایی رفت و دلهای بسیاری مانند قافلهای، حسرت او را کشیدند و در پی او به راه افتادند، در حالی که با صدایی شبیه به صدای زنگ، ناله میکردند.
هوش مصنوعی: کیست آن سوار نیکوکار و جذاب که توجه دلهای مردم به او جلب شده و به خاطرش شوق و محبت در دلهایشان ایجاد شده است؟
هوش مصنوعی: در پی آن هستم که روزی دلهای پاک را جذب کنم، در حالی که اکنون با همه افراد در ارتباط و دوستی هستم.
هوش مصنوعی: من در فن بیان و فصاحت شهرت زیادی دارم، اما زمانی که میخواهم از عشق تو سخن بگویم، مانند کسی هستم که نمیتواند حرف بزند.
هوش مصنوعی: تمام عمرم را در کنار تو گذراندهام و به این ترتیب، همین لحظات با تو بهترین و ارزشمندترین بخش زندگیام است و بس.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
درگه خلق همه زرق و فریبست و هوس
کار درگاه خداوند جهان دارد و بس
هر که او نام کسی یافت ز آن درگه یافت
ای برادر کس او باش و میندیش از کس
بندهٔ خاص ملک باش که با داغ ملک
[...]
بنده خاص ملک باش که با داغ ملک
روزها ایمنی از شحنه و شبها ز عسس
هر که او نام کسی یافت، از این درگه یافت
ای برادر کس او باش و میندیش ز کس
بلبل گلشن قدسم شده از جور فلک
بیگنه بسته زندان و گرفتار قفس
آمده روضه فردوس برین مانده بجای
گل سیراب و سمن ساخته از خار و ز خس
نه چو بلبل منم آن سدره نشیمن شهباز
[...]
عشق داریم بدیدار تو ایجان بهوس
نکنم از غم دیدار تو جاویدان بس
مردم دیده عشاق تو را می بینم
روشن است از مه رخسار تو چشم همه کس
عشق دریاست بر او هر دو جهان کف باشد
[...]
شد ز خط لعل تو ایمن ز شبیخون هوس
در شب تار بود شهد مسلم ز مگس
در حرامی است اگر باده نشاطی دارد
دختر رز به حلالی نشود قسمت کس
نفس را غفلت دل باعث جرأت گردد
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.