گنجور

 
غروی اصفهانی

باز کمندی فکند جمد مجعد

آهوی طبع مرا کرد مقید

سلسلۀ موی آن زلف مسلسل

سخت مرا بسته چون عهد مؤکد

داد شمیمی از آن موی معنبر

عظم رمیم مرا روح مجدد

پیک صبا آورد خرم و خندان

زان لب و دندان خبر، مرسل و مسند

قوت دل و جان از آن حقۀ یاقوت

لؤلؤ و مرجان از آن دُرّ منضد

سرّ حقیقت از آن پیر طریقت

آیۀ رحمت از آن رحمت بیحد

عین معارف لسان الله ناطق

الحسن بن علی بن محمد

عسکری آن شاه اقلیم ولایت

کش همه عالم بود جند مجند

بسملۀ مصحف عالم امکان

نقطۀ بائیۀ نسخۀ سرمد

فالق صبح ازل مطلع انوار

مشرق شمس ابد فیض مؤبد

خاک گذرگاه او طبع مجسم

بندۀ درگاه او عقل مجرد

طلعت زرین مهر شمع رواقش

شرفۀ ایوان او طاق زبرجد

کس نزند جز تو ای محرم لاهوت

در حرم کبریا تکیه بمسند

سجده کند مهر و مه چون بنشیند

یوسف حسن تو بر تخت ممهد

شاخۀ طوبی کجا آن قد زیبا

نخلۀ طور است و یا روح مجسد

زد بدلت آتشی زهر که در دهر

شعلۀ او تا ابد ماند مخلد

شاهد اصلی پس از شمع جمالت

شد به پس پردۀ غیبت ممتدّ

ناظم کون و مکان چون ز میان رفت

شمل حقیقت شد اینگونه مندد

ای چه خوش آن دم که در جلوه در آید

کوکب دری از آن برج مشید

تا که به دیدار آن طلعت میمون

تا که به اشراق آن طالع اسعد

سینۀ سینا شود عرصۀ گیتی

روشن و بینا شود دیدۀ ارمد

 
 
 
رودکی

فاخته گون شد هوا ز گردش خورشید

جامهٔ خانه بتیک فاخته گون شد

منوچهری

وقت بهارست و وقت ورد مورد

گیتی آراسته چو خلد مخلد

گیتی فرتوت گوژپشت دژم روی

بنگر تا چون بدیع گشت و مجدد

برنا دیدم که پیر گردد، هرگز

[...]

امیر معزی

ماه‌کند بر فلک ستایش آن خَدّ

سرو کند در چمن پرستش آن قد

عاریه دارند سرو و ماه تو گویی

راستی و روشنی از آن قد و زان خد

ای شده بی‌علتی دو چشم تو بیمار

[...]

ظهیر فاریابی

قصر هدی شد به سعی شاه مشیّد

رایت اسلام سر کشید به فرقَد

شاه جهان شهریار عالم عادل

خسرو غازی طغانشه بن موید

آنک مرکب کند صواعق قهرش

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه