گنجور

 
میلی

ناله‌ام را کاش نشناسد که این فریاد کیست

شاید آن نامهربان پرسد که از بیداد کیست

هر دم اظهار پشیمانی کند از کشتنم

این سخن تا بهر تسکین دل ناشاد کیست

پیش او گفتم بد غیر و نیامد در عتاب

بی‌خبر از گفت‌وگویم باز تا از یاد کیست

طعنه امروز غیر آزرده‌ام دارد، که باز

بر سر آزارم از دلگرمی امداد کیست

آشکار سوی من بینیّ و من در اضطراب

کاین فریب از بهر صد خاطر آزاد کیست

چند روزی شد که خرسند است میلی، تا دگر

تکیه‌اش از سادگی بر عهد بی‌بنیاد کیست

 
sunny dark_mode