قوله تعالی: وَ یَوْمَ یَحْشُرُهُمْ جَمِیعاً یا مَعْشَرَ الْجِنِّ یعنی: ثم نقول یا معشر الجن.
آن روز که جن و انس را همه برانگیزانیم، و در موقف قیامت بداریم، گوئیم: یا مَعْشَرَ الْجِنِّ. وَ یَوْمَ یَحْشُرُهُمْ جَمِیعاً یعنی کفار الانس و الشیاطین. آن روز که کفار مردم و اولاد شیاطین همه بهم آریم، فنقول: یا معشر الشیاطین! گوئیم: ای گروه شیاطین! ای اولاد ابلیس! قَدِ اسْتَکْثَرْتُمْ مِنَ الْإِنْسِ بالاغواء و الاضلال. بس فراوان مردم را از راه ببردید، و عمل بد بر ایشان آراستید. وَ قالَ أَوْلِیاؤُهُمْ یعنی اولیاء الجن من کفّار الانس، آن کفّار مردم که اولیاء شیاطیناند و موافق ایشان و بفرمان ایشاناند: رَبَّنَا اسْتَمْتَعَ بَعْضُنا بِبَعْضٍ استمتاع ایشان بیکدیگر آن بود که موافق یکدیگر بودند، و طاعت یکدیگر داشتند، کفّار مردم طاعت شیاطین داشتند، و تعزیر و اضلال ایشان پذیرفتند، و شیاطین بر کفّار انس آنچه هواها و مراد نفس ایشان بود بر ایشان آراستند، تا فعل آن بر ایشان آسان بود.
کلبی گفت: استمتاع انس بجن آن بود که مردم سفر میکردند در بیابان موحش، بشب فرو میآمدند، و از طوارق میترسیدند، میگفتند: اعوذ بسید اهل هذا الوادی من شرّ سفهائه. فریاد میخوانم بسید قوم این وادی از شر بدان ایشان. باین گفت خود را در جوار و پناه ایشان میداشتند، و ایمن میخفتند، و استمتاع جن بانس آن بود که میگفتند: لقد سوّدتنان الانس حین فزعوا الینا و عاذوا بنا. چون انس بایشان تعوذ میکردند، ایشان آن بر قوم خود شرف میشناختند، و سرفرازی میکردند، و در خود بغلط و فرهیب (۱) میافتادند. اینست که رب العالمین گفت: وَ أَنَّهُ کانَ رِجالٌ مِنَ الْإِنْسِ یَعُوذُونَ بِرِجالٍ مِنَ الْجِنِّ فَزادُوهُمْ رَهَقاً.
۱ ج: فریفت.
وَ بَلَغْنا أَجَلَنَا یعنی قالت الانس: و بلغنا الموت الذی اجلت لنا، و الظاهر انه البعث و الحشر. پس رب العالمین ایشان را جواب دهد، و گوید: النَّارُ مَثْواکُمْ ای مقامکم. خالِدِینَ فِیها إِلَّا ما شاءَ اللَّهُ من المقام فی الدّنیا و المکث فی القبر و الوقوف فی المحشر. قال عطاء: «إِلَّا ما شاءَ اللَّهُ» یعنی الا من شاء اللَّه، و هم من سبق فی علم اللَّه انهم یسلمون و یؤمنون، فمنهم من آمن قبل الفتح مثل عمیر بن وهب و خالد بن الولید و عمرو بن العاص و جبیر بن مطعم و جماعة، و منهم من آمن بعد الفتح: عکرمة بن عمرو و الحارث بن هشام و حکیم بن حزام و سهیل بن عمرو و ضرار بن الخطاب و صفوان بن امیه و عبد الرحمن بن ابی بن خلف و ابو سفیان بن حرب و ابو قحافه و غیرهم. و قیل: «إِلَّا مَنْ شاءَ اللَّهُ» من اخراج اهل التوحید من النار. «إِنَّ رَبَّکَ حَکِیمٌ» حکم النار لمن عصاه، «عَلِیمٌ» لمن لا یعصیه، و قیل: «حکیم» حکم للذین استثنی بالتوبة و التصدیق، «علیم» علم ما فی قلوبهم من البرّ.
وَ کَذلِکَ نُوَلِّی بَعْضَ الظَّالِمِینَ بَعْضاً ای کما خذلنا عصاة الجن و الانس، نکل بعض الظالمین الی بعض حتی یضلّ بعضهم بعضا. و قیل: ننتقم من الظالم، و قیل نسلط الظالم علی الظالم، یدل علیه
قوله (ص): «من اعان ظالما سلطه اللَّه علیه»، و قال ابن عباس: اذا رضی اللَّه عن قوم ولیّ امرهم خیارهم، و اذا سخط علی قوم ولّی امرهم شرارهم. و قال مالک بن دینار: قرأت فی کتب اللَّه المنزلة: ان اللَّه جل جلاله قال افنی اعدائی بأعدائی، ثم أفنیهم بأولیائی. و عن ابی الدرداء، قال: قال رسول اللَّه (ص): یقول اللَّه عز و جل: انا اللَّه لا اله الا انا مالک الملوک، و ملک الملوک، قلوب الملوک بیدی، الحدیث الی آخره، ذکرته فی آل عمران.
مَعْشَرَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ یعنی یا جماعات الجن و الانس! یقال: جاء القوم معشر معشر و عشار عشار، ای: عشرة عشرة. یعنی یقال لهم یوم القیامة فی وقت حضورهم: ا مَعْشَرَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ، لَمْ یَأْتِکُمْ رُسُلٌ مِنْکُمْ
خلاف است میان علماء تفسیر و ائمه دین که جن را رسول فرستادند چنان که انس را یا نه؟ مقاتل گفت: بعث اللَّه رسلا من الجن الی الجن، و بعث رسلا من الانس الی الانس، فذلک قوله «لَمْ یَأْتِکُمْ رُسُلٌ مِنْکُمْ»
ای من انفسکم، الجن الی الجن، و الانس الی الانس. کلبی گفت: کانت الرسل قبل أن یبعث محمد (ص) یبعثون الی الجن و الانس جمیعا. ابن عباس گفت: کانت الرسل قبل ان یبعث محمد تبعث من الانس، و أن محمدا بعث الی الانس و الجن جمیعا، فذلک قوله «إِنِّی رَسُولُ اللَّهِ إِلَیْکُمْ جَمِیعاً». مجاهد گفت: الرسل من الانس، و النذر من الجن، ثم قرأ «وَلَّوْا إِلی قَوْمِهِمْ مُنْذِرِینَ».
بیشترین علماء بر آنند که ابن عباس گفت و مجاهد. یعنی که رسولان همه از انس بودند، و بجن و انس فرستادند، که مصطفی (ص) را بجن و انس فرستادند، پس باین معنی «لَمْ یَأْتِکُمْ»
این کاف و میم در «یأتکم» خطاب با جن و انس است، و کاف و میم در «منکم» خطاب با انس است خاصة، و روا باشد که رسول جن رسول رسول انس باشد، چنان که آنجا گفت: «وَ إِذْ صَرَفْنا إِلَیْکَ نَفَراً مِنَ الْجِنِّ» الایة. و سمی اللَّه عز و جل رسل عیسی رسله، فقال تعالی: إِذْ أَرْسَلْنا إِلَیْهِمُ اثْنَیْنِ فَکَذَّبُوهُما. ابن عباس گفت: رسل الجن هم الذین استمعوا القرآن، و ابلغوه قومهم، یعنی الذین «فَقالُوا إِنَّا سَمِعْنا قُرْآناً عَجَباً»، فهم بمعنی الرسل.
یقصُّونَ عَلَیْکُمْ آیاتِی یعنی یقرءون علیکم آیات القرآن، «یُنْذِرُونَکُمْ» ای یخوّفونکم «اءَ یَوْمِکُمْ هذا»، و هو یوم القیامة، «لُوا» یعنی الفریقین من الجن و الانس «ِدْنا عَلی أَنْفُسِنا» ای اقررنا بالکفر، «غَرَّتْهُمُ الْحَیاةُ الدُّنْیا»
این سخن رب العزة میگوید با مصطفی (ص) که: ای محمد! زندگانی دنیا و دوستی دنیا ایشان را فرهیفته کرد، و از دین اسلام برگردانید، تا از سر فرهیب بآخرت آمدند، و بر خویشتن گواهی دادند که: در دنیا کافر بودند. و این آن گه باشد که جوارح ایشان بسخن آید، و بشرک ایشان گواهی دهد.
ذلِکَ ای ذلک قصصنا علیک من امر الرسل و أمر عذاب من کذب بها من الامم، لانه لَمْ یَکُنْ رَبُّکَ مُهْلِکَ الْقُری بِظُلْمٍ این را دو معنی گفتهاند: یکی آنست که: بظلم منه علی غفلة من غیر تنبیه و تذکیر، یعنی: لم یکن لیهلکهم دون التنبیه و التذکیر بالرسل و الآیات، فیکون قد ظلمهم. هذا کقوله: وَ ما کانَ رَبُّکَ لِیُهْلِکَ الْقُری بِظُلْمٍ وَ أَهْلُها مُصْلِحُونَ. معنی دیگر آنست که: بظلم منهم حتی یبعث الیهم رسلا، یعنی: لم یکن لیهلکهم بذنوبهم و ظلمهم من قبل أن یأتیهم رسول، فینهاهم، فان رجعوا و الا اتاهم العذاب، کما قال تعالی: وَ ما کُنَّا مُعَذِّبِینَ حَتَّی نَبْعَثَ رَسُولًا.
و قال علی بن ابی طالب یوم خیبر: أقاتلهم حتی یکونوا مثلنا. فقال: علی رسلک حتی تنزل بساحتهم، ثم ادعهم الی الاسلام، و اخبرهم بما یجب علیهم من حق اللَّه فیه، فو اللَّه لان یهدی اللَّه بک رجلا واحدا خیر لک من أن یکون لک حمر النعم.
وَ لِکُلٍّ دَرَجاتٌ ای: و لکل امة من المؤمنین و الکافرین منازل و درجات ممّا عملوا فی الثواب و العقاب علی قدر اعمالهم فی الدنیا. میگوید: هر کس را درجتی است و منزلتی فردا در ثواب و عقاب، هم نیکان را و هم بدان را. نیکان را درجات است که در نیکی متفاوتاند، و ثواب ایشان متفاوت، و بدان را درجات است که در بدی متفاوتاند، و عقوبت ایشان متفاوت.
وَ رَبُّکَ الْغَنِیُّ یعنی عن عبادة خلقه. ذُو الرَّحْمَةِ بخلقه فلا یعجل علیهم بالعقوبة إِنْ یَشَأْ یُذْهِبْکُمْ یعنی اهل مکة وَ یَسْتَخْلِفْ مِنْ بَعْدِکُمْ یعنی خلقا آخر کَما أَنْشَأَکُمْ ای خلقکم ابتداء مِنْ ذُرِّیَّةِ قَوْمٍ آخَرِینَ یعنی آباءهم الماضین، و قیل: اهل سفینة نوح. قال عطاء «وَ یَسْتَخْلِفْ مِنْ بَعْدِکُمْ ما یَشاءُ» یرید به الصحابة و التابعین.
إِنَّ ما تُوعَدُونَ من العذاب و القیامة لَآتٍ لکائن، وَ ما أَنْتُمْ بِمُعْجِزِینَ یعنی سابقین اللَّه بأعمالکم الخبیثة حتی یجزیکم بها، و یقال: «بمعجزین» ای بفائتین، بقول لما فاتک: قد اعجزنی، و کذلک الممتنع علیک، تقول: قد أعجزنی، فیحتمل و ما انتم بممتنعین من عذابنا اذا حل بکم.
قُلْ یا قَوْمِ اعْمَلُوا عَلی مَکانَتِکُمْ قراءت عاصم روایت ابو بکر بجمع است: «مکانتکم». باقی «مکانتکم» خوانند علی التوحید، یعنی: سیروا سیرکم، و الزموا عادتکم. تهدید است نه دستوری، چنان که جای دیگر گفت اعْمَلُوا ما شِئْتُمْ، لِی عَمَلِی وَ لَکُمْ عَمَلُکُمْ، لَکُمْ دِینُکُمْ وَ لِیَ دِینِ. یقول: اعْمَلُوا عَلی مَکانَتِکُمْ إِنِّی عامِلٌ علی مکانتی. میگوید: شما همان که میکنید میکنید، و چنان که هستید میباشید، که من اینکه میکنم میخواهم کرد، و چنان که هستم خواهد بود.
و قیل هی منسوخة، نسختها آیة السیف. فَسَوْفَ تَعْلَمُونَ مَنْ تَکُونُ لَهُ عاقِبَةُ الدَّارِ حمزه و کسایی «یکون» بیا خوانند. باقی بتاء معجمه از فوق. مَنْ تَکُونُ لَهُ عاقِبَةُ الدَّارِ یعنی الجنة، انحن ام انتم؟ اینجا سخن تمام شد. پس گفت: یا محمد! إِنَّهُ لا یُفْلِحُ الظَّالِمُونَ لا یسعد من کفر باللّه. و قیل: لا یُفْلِحُ الظَّالِمُونَ ای: لا یبلغ امانیه.
یقال لکل من نال امنیته: افلح اذا اصاب ما اراد.
وَ جَعَلُوا لِلَّهِ مِمَّا ذَرَأَ از ایدر حکایت است از نهادهایی که اهل جاهلیت نهاده بودند میان خویش و میان اللَّه و میان بتان، از نهادهای بد و بنیادهای کژ، و این آن بود که کفار عرب عادت داشتند که چون تقربی کردندی یا نذری یا صدقهای دادندی بچیزی از مال خویش، دو تیر زدندی، یک تیر را گفتندی که این آن خدای آسمانست، و آن بدرویشان و مهمانان دادندی، و خود از آن بخوردندی و یک تیر را گفتندی که: این بتان را است، و بخرج بتان و سدنه ایشان کردندی اگر باد یا ستور چیزی از بهره خدا یا بهره بت او کندی گفتندی: باک نیست که خدای آسمان بینیاز است، و اگر چیزی از بهره بت با بهره اللَّه افتادی آن را میباز جای کردند و میباز ستدند، که بت را حاجت و نیاز است.
سدی گفت: کشته زاری که ایشان را بود، بدو قسم مینهادند: یک قسم اللَّه را، و یک قسم بت را. اگر قسم بت را آفت رسیدی، و بر نیاوردی، از قسم اللَّه برگرفتندی، و بخرج بتان و سدنه کردندی، و اگر قسم اللَّه آفت رسیدی، چنان بگذاشتندی و گفتندی: اگر خدای آسمان خواستی قسم خود ببر آوردی و ثمره دادی، و در انعام همین قسمت نهاده بودند، پس آنچه نصیب اللَّه بود، اگر بچه مرده زادی بخوردندی، و آنچه نصیب بت بود بچه مرده که زادی بنخوردندی، و آن را بزرگ داشتندی. پس اللَّه ایشان را ذم کرد باین قسمت که کردند، گفت: ساءَ ما یَحْکُمُونَ اذ یجعلون الدنیة فی القسم للَّه، و قیل: ساءَ ما یَحْکُمُونَ حیث صرفوا ما جعلوه للَّه علی جهة التبرّر الی الاوثان، و قیل معناه: لو کان معی شریک کما یقولون ما عدلوا فی القسمة ان یأخذوا منی و لا یعطونی. کسایی خواند: «بزعمهم» بضم «زا» و باقی قراء بفتح «زا» خوانند، و درین کلمت سه لغت است: الزعم و الزعم و الزعم، کالفتک و الفتک و الفتک، و الودّ و الودّ و الودّ، شریح قاضی گفت: ان لکل شیء کنیة، و کنیة الکذب زعم.
وَ کَذلِکَ ای: و مثل ذلک الفعل القبیح «زین» بضم «زا» «قتل» برفع، اولادهم بنصب شرکائهم بخفض، این قراءت ابن عامر است، و معناه زیّن لهم قتل شرکائهم اولادهم، و قراءت عامه زین بفتح «زا» است، قتل بنصب أولادهم بخفض، شرکاؤهم برفع، یعنی: زیّن لهم شرکاؤهم قتل اولادهم. و شرکاء درین موضع شیاطیناند که مزیّناناند فواحش را بر آدمیان، چنان که آنجا گفت حکایت از ابلیس: «إِنِّی کَفَرْتُ بِما أَشْرَکْتُمُونِ مِنْ قَبْلُ». و کل ما اطعته فی معصیة اللَّه، فقد اشرکته مع اللَّه. و قیل: شرکاؤهم سادتهم و کبراؤهم الذین یطیعون فی معصیة اللَّه. از آن است که گویند فردا: رَبَّنا إِنَّا أَطَعْنا سادَتَنا وَ کُبَراءَنا، و گویند: فَهَلْ أَنْتُمْ مُغْنُونَ عَنَّا مِنْ عَذابِ اللَّهِ مِنْ شَیْءٍ؟ و قومی گویند: «بَلْ مَکْرُ اللَّیْلِ وَ النَّهارِ إِذْ تَأْمُرُونَنا أَنْ نَکْفُرَ بِاللَّهِ»، و قومی گویند: «لَوْ لا أَنْتُمْ لَکُنَّا مُؤْمِنِینَ»، در تخاصم در موقف و در دوزخ «تَخاصُمُ أَهْلِ النَّارِ». و در قراءت ابن عامر شرکاء قرناء بود یاران همدینان و بنزدیک بیشتر اهل عربیت این قراءت ابن عامر نامرضی است که این تقدیم و تأخیر بعید جز شاعران در ضرورت شعر استعمال نکردهاند.
وَ کَذلِکَ زَیَّنَ این عطف است بر آن فعل بد که از ایشان حکایت کرده، میگوید: چنان که بر آراست بر ایشان شیاطین آن فعلهای بد و نهادهای کژ، هم چنان بر آراست بر ایشان قتل فرزندان از بیم درویشی و عار، آن گه گفت: «لِیُرْدُوهُمْ» ای: لیهلکوهم فی النار، وَ لِیَلْبِسُوا عَلَیْهِمْ دِینَهُمْ لیخلطوا و یدخلوا علیهم الشک فی دینهم، و کانوا علی دین اسماعیل، فرجعوا عنه. پس خبر داد که هر چه ایشان کنند، همه بمشیت اللَّه کنند، گفت: وَ لَوْ شاءَ اللَّهُ ما فَعَلُوهُ ای لو شاء ان لن یفعلوه ما فعلوه، اگر خدا خواستی که ایشان آن نکنند نکردندی فَذَرْهُمْ وَ ما یَفْتَرُونَ من التکذیب لقولهم فی الاعراف: و اللَّه امرنا بها، و قیل: فذرهم و ما یفترون من أن للَّه شریکا.
وَ قالُوا هذِهِ أَنْعامٌ یعنی البحیرة و السائبة و الوصیلة و الحامی، وَ حَرْثٌ یعنی الزرع الذی جعلوه لاوثانهم، حِجْرٌ یعنی حرام حرموها، و جعلوها لاصنامهم، و منه قوله: «حِجْراً مَحْجُوراً» ای حراما محرما، و اصله المنع، یقال: حجر و حجر و حجر بمعنی المنع بالتحریم، روایت خفاف است از بو عمرو حجر بضم حا. لا یَطْعَمُها إِلَّا مَنْ نَشاءُ و کان مشیتهم انهم جعلوا اللحوم و الالبان للرجال دون النساء. بِزَعْمِهِمْ اختلاف قراءت در آن همان است که در آیت پیش. معنی آنست که اللَّه میگوید: این تحریم انعام و حرث دروغی است از جهة ایشان، و نهادی که از بر خود نهادهاند. وَ أَنْعامٌ حُرِّمَتْ ظُهُورُها کالسائبة و البحیرة و الحامی، وَ أَنْعامٌ لا یَذْکُرُونَ اسْمَ اللَّهِ عَلَیْهَا ما یذبحونها للاصنام خنقا او وقذا. قال مجاهد: کانت لهم من انعامهم طائفة لا یذکرون اسم اللَّه علیها، و لا فی شیء من شأنها لو رکبوها او ولّدوها او ذبحوها لم یذکروا اسم اللَّه علیها، ثم قال: «افْتِراءً عَلَیْهِ» این همه را میگوید که درین سه آیت برفت. میگوید: این همه میکردند بدروغ ساختن بر خدای. و این افترا بخدا آنست که جای دیگر گفت: «وَ إِذا فَعَلُوا فاحِشَةً قالُوا وَجَدْنا عَلَیْها آباءَنا وَ اللَّهُ أَمَرَنا بِها».
وَ قالُوا ما فِی بُطُونِ هذِهِ الْأَنْعامِ میگفتند: آنچه در شکمهای آن جانوران است، یعنی آنچه از بحیره و سائبه زاید خالِصَةٌ لِذُکُورِنا یعنی خاصة لذکورنا.
میگوید: علی الخصوص مردان ما را حلال است، و زنان را نیست، یعنی که مردان در کار اصنام و اوثان قیام میکنند، و باین معنی شرف دارند بر زنان، وَ مُحَرَّمٌ عَلی أَزْواجِنا ای نسائنا. هذا ان خرجت الا جنّة حیّة، و ان کانت میتة اشترک فیه الرجال و النساء.
زجاج گفت: «محرم» با لفظ «ما» شود نه با معنی، از بهر آنکه «محرمة» نگفت، و «خالصة» با معنی ما شود نه با لفظ، و «ما» بمعنی جماعت است، یعنی: جماعة ما فی بطون هذه الانعام.
وَ إِنْ یَکُنْ مَیْتَةً قراءت بو بکر از عاصم «تکن» بتاء است، «میتة» بنصب، یعنی و ان تکن النسمة میتة. قراءت بو عمرو و نافع و حمزه و کسایی یکن بیاء است، «میتة» بنصب، یعنی: و ان یکن ما فی بطون هذه الانعام میتة.
ابن کثیر «یکن» بیاء خواند، «میتة» برفع، و ابن عامر «تکن» بتاء خواند «میتة» برفع، و باین هر دو قراءت رفع «میتة» بآن است که «کان» بمعنی وقع است باحدث، یعنی: و ان تقع میتة. تانیث با لفظ شود و تذکیر با معنی. سَیَجْزِیهِمْ وَصْفَهُمْ ای بوصفهم الکذب، لقوله «وَ تَصِفُ أَلْسِنَتُهُمُ الْکَذِبَ» و الوصف و الصفة واحد، کالوزن و الزنة. إِنَّهُ حَکِیمٌ فیما حرم و أحل، عَلِیمٌ بما حرموه علی انفسهم مما لم یأمرهم به.
رب العزة جل جلاله درین آیت خبر داد که ایشان هم در حکم خطا کردند که نه از حق جل جلاله پذیرفتند و نه بفرمان وی حلال حرام کردند، و هم در تمثیل و قیاس تناقض نمودند، در آن باطل که خود نهادند، که میان زنان و مردان در خوردن آن فرق کردند.
قَدْ خَسِرَ الَّذِینَ قَتَلُوا أَوْلادَهُمْ سَفَهاً بِغَیْرِ عِلْمٍ این در شأن قومی عرب فرو آمده از ربیعه و مضر و غیر ایشان، که دختران را زنده در گور میکردند، و آن شیطان بر ایشان آراسته بود از بیم درویشی و عار و انفة جاهلیت که در سر ایشان بود، چنان که آنجا گفت: زَیَّنَ لِکَثِیرٍ مِنَ الْمُشْرِکِینَ قَتْلَ أَوْلادِهِمْ شُرَکاؤُهُمْ. قیس بن عاصم المنقری سید اهل وبر آمد بر رسول خدا و مسلمان شد، آن گه در میان سخن میگفت: انی و أدت تسع بنات لی، فقال له رسول اللَّه (ص): «اذبح عن کل واحدة منهن شاة». فقال ان لی ابلا. قال: «فانحر عن کل واحدة جزورا».
و روی فی بعض الاخبار ان دحیة الکلبی کان کافرا من ملوک العرب، فلمّا اراد أن یسلم، اوحی اللَّه تعالی الی النّبی (ص) بعد ما کان صلّی الفجر: یا محمد! ان اللَّه یقرئک السلام، و یقول: ان دحیة الکلبی یدخل علیک الان و یسلم. قال: فلمّا دخل المسجد، رفع رسول اللَّه (ص) رداءه عن ظهره، و بسطه علی الارض بین یدیه، قال: یا دحیة! هاهنا، و أشار الی ردائه، فبکی دحیة من کرم رسول اللَّه (ص)، و رفع رداءه و قبّله و وضعه علی رأسه و عینیه، فقال: بأبی من له هذا الرداء، ثم قال: یا محمد! ما شرائط الاسلام اعرضها علیّ. فقال: «ان تقول لا اله الا اللَّه محمد رسول اللَّه». فقال: یا رسول اللَّه! انی ارتکبت الخطیئة و فاحشة کبیرة، فما ذا کفارته؟ ان امرتنی ان أقتل نفسی قتلتها، و ان امرتنی ان أخرج من جمیع مالی خرجت. فقال رسول اللَّه (ص): «و ما ذاک یا دحیة!» قال: کنت رجلا من ملوک العرب و استنکف ان یکون لبناتی ازواج، فقتلت سبعین من بناتی کلهن بیدی. فتحیّر رسول اللَّه (ص) من ذلک حتی نزل جبرئیل، فقال: «یا محمد! ان اللَّه یقرئک السلام، و یقول: قل لدحیة: و عزتی و جلالی انک لمّا قلت: لا اله الا اللَّه غفرت لک کفر ستین سنة، فکیف لا اغفر لک قتلک بناتک»! قال: فبکی رسول اللَّه (ص)، و قال: «الهی! غفرت لدحیة قتل بناته بشهادة واحدة، فکیف لا تغفر للمؤمنین صغائرهم بشهادات کثیرة»؟!
قَدْ خَسِرَ الَّذِینَ قَتَلُوا أَوْلادَهُمْ سَفَهاً بِغَیْرِ عِلْمٍ ای بغیر حجة، کقوله: «هَلْ عِنْدَکُمْ مِنْ عِلْمٍ»؟ ای: من حجة. وَ حَرَّمُوا ما رَزَقَهُمُ اللَّهُ من الحرث و الانعام افْتِراءً عَلَی اللَّهِ الکذب حین زعموا ان اللَّه امرهم بالتحریم قَدْ ضَلُّوا عن الهدی، وَ ما کانُوا مُهْتَدِینَ.
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن به بیان عذاب کافران و شیاطین در روز قیامت و مسئولیتهای آنها نسبت به گمراه کردن انسانها میپردازد. خداوند در قیامت از شیاطین میپرسد که چرا انسانها را اغوا کردند و آنها خود را به جستجوی عذر می پردازند. همچنین اشاره میشود که شیاطین بر کافران سلطه دارند و آنها را به گمراهی دعوت میکنند. در ادامه، به ظلمی که اینان به خود و فرزندانشان میکنند، به ویژه برای زنده به گور کردن دختران، اشاره میشود و مشخص میگردد که این اعمال بیحکمت و بر اساس توهمات است. نهایتاً، به ظالمین هشدار داده میشود که روز قیامت نمیتوانند از عذاب الهی فرار کنند و تمامی اعمالشان مورد حسابرسی قرار خواهد گرفت. متن نشاندهنده عظمت خداوند و قضاوت نهایی اوست و تأکید بر این است که فقط افراد مؤمن و راستین در این امتحان پاک میشوند.
هوش مصنوعی: خداوند در روزی همه جنها را جمع میکند و به آنها میگوید: «ای جمع جن!»
هوش مصنوعی: روزی که همه جن و انسان را به قیامت برانگیزیم و آنان را در یکجا جمع کنیم، به شیاطین خواهیم گفت: ای جمع شیاطین! شما بسیاری از انسانها را به گمراهی و خطا کشیدید و کارهای بد را در نظرشان زیبا جلوه دادید. آنگاه یاران آنان، یعنی انسانهای کافر که تحت فرمان شیاطین بودند، میگویند: پروردگارا، ما از یکدیگر بهرهمند شدیم. این بهرهمندی به این معناست که آنها با یکدیگر همراستا بودند و از هم اطاعت میکردند؛ کافران به شیاطین گوش میدادند و به آنها برای گمراهیشان اهمیت میدادند. شیاطین آنچه را که نفس کافران خواسته بود به آنها نشان داده و انجام عمل بد را برایشان آسان کرده بودند.
هوش مصنوعی: کلبی میگوید که لذت مشارکت انسانها با جن این بود که مردم در سفرهای خود به بیابانهای وحشتناک میرفتند و در شبها میترسیدند از طوایف و جنها. آنها دعا میکردند که به خداوند این منطقه پناه ببرند و از شر بدکاران آنجا در امان بمانند. با این دعاها، خود را در پناه جنها احساس میکردند و آرامش مییافتند. جنها نیز زمانی که انسانها به آنها پناه میبردند، احساس بزرگی و افتخار میکردند و از این که مورد احترام انسانها قرار گرفتهاند، احساس خوشحالی میکردند. به همین دلیل خداوند میگوید که برخی از انسانها به مردان جن پناه میبردند و این کار تنها به ترس آنها میافزود.
هوش مصنوعی: ۱ ج: فریفت.
هوش مصنوعی: و وقتی به سرآمدن زمان ما رسید، انسانها گفتند: ما به موتی که برای ما تعیین شده بود رسیدیم، و ظاهر این است که منظور از آن قیامت و محشر است. پس پروردگار جهانیان به ایشان پاسخ میدهد و میفرماید: جایی که شما باید در آن قرار بگیرید آتش است و شما در آن جاودانه خواهید ماند، مگر آنچه که خدا بخواهد (که شامل مقام در دنیا، ماندن در قبر و ایستادن در محشر است). عطاء گفت: "مگر آنچه که خدا بخواهد" یعنی جز کسانی که خدا خواسته است، و آنها کسانی هستند که در علم خدا مقدر شدهاند که ایمان بیاورند. برخی از آنها قبل از فتح اسلام آوردهاند، مانند عمیر بن وهب و خالد بن ولید و عمرو بن العاص و جبیر بن مطعم و چند نفر دیگر، و برخی دیگر بعد از فتح، مانند عکرمه بن عمرو و الحارث بن هشام و حکیم بن حزام و سهیل بن عمرو و ضرار بن خطاب و صفوان بن امیه و عبد الرحمن بن ابی بن خلف و ابوسفیان بن حرب و ابوقحافه و دیگران. همچنین گفته شده که "مگر آنکه خدا بخواهد" اشاره به خارج کردن اهل توحید از آتش است. "مسلماً پروردگار تو حکیم است" در مورد کسانی که نافرمانی کردهاند، و "علیم" در مورد کسانی که نافرمانی نمیکنند. و برخی گفتهاند "حکیم" به حکم کسانی اشاره دارد که با توبه و تصدیق از آتش نجات یافتهاند و "علیم" به علم آنچه در دلهایشان از نیکوکاری است.
هوش مصنوعی: ما نیز برخی از ظالمان را به یکدیگر میسپاریم، به همان شکلی که افراد نافرمان از جن و انسان را رها کردیم. برخی از ظالمان به برخی دیگر منحرف میشوند تا یکدیگر را گمراه کنند. گفته شده است که ما از ظالم انتقام میگیریم و همچنین به ظالم اجازه میدهیم که بر دیگر ظالم تسلط پیدا کند.
هوش مصنوعی: پیامبر اسلام (ص) فرمودند که هر کس به یک ظالم کمک کند، خداوند او را در اختیار آن ظالم قرار میدهد. همچنین ابن عباس اشاره کرده است که وقتی خداوند از قومی راضی باشد، بهترین افرادشان را به عنوان رهبرانشان قرار میدهد و زمانی که از قومی خشمگین باشد، بدترین افرادشان را بر آنها مسلط میکند. مالك بن دینار نیز در کتب آسمانی خوانده است که خداوند میگوید: "دشمنانم را به وسیله دشمنانم نابود میکنم و سپس آنها را به وسیله دوستانم از بین میبرم." همچنین از ابی الدرداء نقل شده است که پیامبر (ص) فرمود: خداوند میگوید: "منم خداوند، جز من معبودی نیست، مالک پادشاهان هستم و دلهای پادشاهان در دست من است."
هوش مصنوعی: ای جماعت جن و انسان! گفته میشود: گروهها به گروهها میآیند، یعنی به صورت دستههای ده نفره. در روز قیامت در زمانی که حضور دارند، به آنها گفته میشود: ای جماعت جن و انسان! آیا پیامبرانی از خودتان به سوی شما نیامدند؟
هوش مصنوعی: در میان علمای تفسیر و ائمه دین اختلافی وجود دارد که آیا خداوند جن را نیز همچون انسانها به عنوان رسول فرستاده است یا خیر؟ مقاتل معتقد است که خداوند رسولانی از جن به سوی جن و رسولانی از انسان به سوی انسان فرستاده است و این موضوع را در آیهای که بیان میکند «به سوی شما رسولانی از خودتان نیامدهاند» میتوان دید.
هوش مصنوعی: ای انسانها و ای جنها، پیامبران پیش از محمد (ص) به جن و انسان فرستاده میشدند. کلبی میگوید: پیامبران قبل از محمد (ص) به همه جن و انسانها فرستاده میشدند. ابن عباس نیز میگوید: پیامبران قبل از محمد فقط به انسانها فرستاده میشدند، اما محمد به همه جن و انسانها فرستاده شده است، که این همان معنای «من من جانب الله به سوی شما همه» است. مجاهد نیز گفت: پیامبران از انسانها هستند و هشداردهندگان از جنها هستند و سپس آیهای را خواند که در آن آمده است که جنها به سوی قوم خود بازگشتند و آنها را هشدار دادند.
هوش مصنوعی: بیشتر دانشمندان بر این عقیدهاند که ابن عباس و مجاهد گفتند که همه پیامبران از میان انسانها بودند، و پیامبران برای انسانها و جنها فرستاده شدند. به این صورت، میتوان گفت که مصطفی (ص) نیز به عنوان پیامبر برای جن و انسان فرستاده شده است. به همین خاطر به این مضمون اشاره شده که «به سوی شما نیامدهاند».
هوش مصنوعی: در عبارت حاضر، به نوعی ارتباط و خطاب اشاره شده است که بین موجودات مختلف مانند جن و انسان وجود دارد. مشخصاً، در برخی بیانات، کاف و میم به جن و انسان به طور خاص اشاره دارند. همچنین، این امکان وجود دارد که پیامبر جن، پیامبر انسان نیز باشد، همانطور که در آیهای اشاره شده است. علاوه بر این، خداوند به رسالت عیسی و ارسال دو پیامبر به جمعی از جن اشاره کرده است، و ابن عباس نیز بر این نکته تأکید دارد که گروهی از جن که قرآن را شنیده و به قوم خود منتقل کردهاند، در واقع پیامبران خواهند بود.
هوش مصنوعی: آنها آیات من را برای شما میخوانند، یعنی آیات قرآن را، و شما را از روز قیامت میترسانند. دو گروه از جن و انس میگویند که ما در مورد خودمان اشتباه کردیم و به کفر اعتراف میکنیم، زیرا زندگی دنیوی آنها را فریب داده است.
هوش مصنوعی: خداوند به پیامبر اسلام، محمد (ص)، میگوید: ای محمد! مردم به خاطر زندگی و محبت به دنیا فریب خورده و از دین اسلام دور شدند. سپس زمانی که به آخرت رسیدند، بر خود گواهی میدهند که در دنیا کافر بودهاند. در آن زمان، اعضای بدنشان نیز به سخن خواهند آمد و بر شرکشان شهادت خواهند داد.
هوش مصنوعی: این قسمت از متن به بیان داستانهای ارسال پیامبران و عذاب اقوامی میپردازد که به پیام آنها کافر بودند. اشاره شده که خداوند هرگز قریهها را بدون هشدار و یادآوری از سوی پیامبران نابود نمیکند، زیرا این ظلم خواهد بود. همچنین گفته شده که خداوند هیچ قومی را به خاطر گناهانشان عذاب نخواهد کرد مگر اینکه پیامبری به سوی آنها فرستاده شود تا آنها را از wrongdoing باز دارد و اگر برگردند، عذاب نخواهند شد، و اگر نه، عذاب به سراغشان خواهد آمد.
هوش مصنوعی: علی بن ابیطالب در روز خیبر گفت: "من با آنها میجنگم تا مثل ما شوند." سپس به او گفتند: "به آرامی برو، تا به سرزمینشان بروی، آنگاه آنها را به اسلام دعوت کن و از حقوقی که بر عهدهشان است، آگاهشان ساز." او ادامه داد: "به خدا سوگند، اگر خداوند با دست تو حتی یک نفر را هدایت کند، بهتر از این است که هزاران شتر نیکو داشته باشی."
هوش مصنوعی: هر کسی در روز قیامت دارای رتبه و مقام خاصی خواهد بود که به اعمالش در دنیا بستگی دارد. به این معنا که هر گروه از مؤمنان و کافران بر اساس کارهایی که انجام دادهاند، دارای درجات و مناصب متفاوتی در مورد ثواب و عقاب خواهند بود. نیکوکاران دارای درجات مختلفی از نیکی هستند که ثواب آنها نیز متفاوت است، در حالی که بدکاران نیز درجات متفاوتی در بدی دارند و مجازات آنها نیز به همین ترتیب متفاوت خواهد بود.
هوش مصنوعی: خداوند غنی و بینیاز است و به بندگانش رحم میکند و به همین خاطر در مجازات آنها شتاب نمیکند. اگر بخواهد، میتواند شما اهل مکه را از میان ببرد و قومی دیگر را به جای شما قرار دهد، همانطور که شما را از نسل قومهای دیگر به وجود آورد. برخی گفتهاند که این قومهای دیگر میتوانند از نسل نوح باشند. عطاء نیز اشاره کرده که «وَ یَسْتَخْلِفْ مِنْ بَعْدِکُمْ ما یَشاءُ» به صحابه و تابعین اشاره دارد.
هوش مصنوعی: آنچه شما وعده داده شدهاید از عذاب و روز قیامت به یقین خواهد آمد و شما نمیتوانید از آن فرار کنید. هیچگونه قدرتی برای جلوگیری از عذاب ما ندارید زمانی که به شما برسد. در واقع، به شما گفته میشود که نمیتوانید از عذاب ما خود را نجات دهید زمانی که زمان آن فرارسد.
هوش مصنوعی: این عبارت به مردم میگوید که بر اساس وضعیت و جایگاه خود عمل کنند. در حقیقت، این یک هشدار است نه یک دستور، به این معنا که هر کس باید طبق عادات و روشهای خود ادامه دهد. به نوعی بیان میکند که هر کسی مسئول اعمال خود است و نمیتواند تغییر کند، زیرا من نیز بر اساس وضعیت و جایگاهی که دارم عمل میکنم. بنابراین، هر کس باید به راه و روش خاص خود ادامه دهد و از اعمال خود آگاه باشد.
هوش مصنوعی: برخی معتقدند که این آیات نسخ شدهاند و آیه شمشیری آنها را از اعتبار انداخته است. به زودی خواهید دانست که عاقبت کدام یک از شما به سر منزل مقصود میرسد. عاقبت بهشت است، حالا آیا ما یا شما؟ در اینجا بحث به پایان میرسد. سپس میگوید: ای محمد! بدان که ظالمین رستگار نخواهند شد و کسی که به خدا کافر باشد، خوشبخت نخواهد شد. برخی نیز میگویند که ظالمین موفق نخواهند شد و به آرزوهای خود نخواهند رسید.
هوش مصنوعی: هر کسی که به خواستهاش برسد، موفق شده است.
هوش مصنوعی: در زمان جاهلیت، برخی از مردم عادت داشتند که برای نزدیک شدن به خدا یا انجام نذری، قسمتی از مال خود را به دو قسمت تقسیم کنند. آنها قسمتی را که به خدا نسبت میدادند، به درویشان و مهمانان میدادند و خود نیز از آن استفاده میکردند. اما قسمت دیگر را به بتها اختصاص میدادند و هزینههای مربوط به بتها را تامین میکردند. اگر در این میان چیزی به خدا میرسید، آن را بدون نگرانی میپذیرفتند و میگفتند که خدا نیاز ندارد، اما اگر چیزی به بتها میرسید، آن را مهمتر میدانستند و خود را ملزم به دادن آن به بتها میکردند، زیرا به عقیده آنها بتها به کمک و نیاز دارند.
هوش مصنوعی: سدی میگوید: آن زمان که آنها قسم میخوردند، به دو صورت این کار را میکردند: یک بار به خدای بزرگ قسم میخوردند و بار دیگر به بتها. اگر در انجام قسم به بتها به مشکلی برمیخوردند و نمیتوانستند به آن عمل کنند، از قسم به خدا برگشته و مالی را به بتها و معبودهای خود میدادند. اما اگر به قسم خدا دچار مشکل میشدند، آن را رها کرده و میگفتند: اگر خدای آسمان خواسته باشد، قسمش را محقق میکند و نتیجه میدهد. در این نظام، آنچه به خدا تعلق داشت اگر به بچه مردهای میرسید، میخوردند و آنچه به بت تعلق داشت، بچه مردهای که به بت وابسته بود نمیخوردند و به آن احترام میگذاشتند. سپس خداوند آنها را به خاطر این تقسیمبندی سرزنش کرد و فرمود: این قضاوت زشت است که آنها برای خداوند ارزشی قائل نیستند و به بتها روی میآورند. برخی نیز گفتند: اگر شریک دیگری با من بود، همانطور که آنها میگویند، در تقسیمبندی عدالت نداشتند. در این زمینه، بعضی افراد به آوای «بزعمهم» به شکل خاصی میخوانند و دیگران به شکل دیگری. در اینجا سه نوع خواندن وجود دارد. شریح قاضی میگوید: هر چیزی دارای یک نام خاص است و نام دروغ، همان زعم است.
هوش مصنوعی: در این متن به بررسی دو نوع خوانش (قرائت) از یک آیه پرداخته شده است. یکی از این قرائتها به این معناست که شیاطین کار را به قدری زیبا جلوه میدهند که مردم به قتل فرزندان خود میپردازند، و در قرائت دیگر، این نکته مطرح میشود که شریکان مردم آنان را به چنین اقداماتی ترغیب میکنند. این شیاطین به عنوان وسوسهگرانی معرفی میشوند که ما را به انجام اعمال زشت دعوت میکنند، مشابه داستان ابلیس که میگوید: «من به آنچه شما شریک کردهاید، کافر هستم». همچنین، در این متن به نقش سران و بزرگترها به عنوان شریکان در گمراهی اشاره شده و نمونههایی از گفتوگوی اهل عذاب در روز قیامت آورده میشود که هر یک دیگر را به پیروی از خواستههای نادرست متهم میکنند. در نهایت، نقدی بر یکی از قرائتها شده که لقبی نامطلوب برای آن در بین اهل زبان عربی به شمار میآید.
هوش مصنوعی: این متن به بیان این موضوع میپردازد که شیاطین برای انسانها کارهای ناپسند را زیبا جلوه میدهند و آنها را به انجام کارهای زشت وادار میکنند. همچنین ذکر میشود که انسانها در کنار این اعمال زشت، حتی به فکر کشتن فرزندان خود نیز میافتند، به خاطر ترس از فقر و ننگ. هدف از این کارها این است که آنها را به ورطه هلاکت بیندازند و ایمانشان را مخدوش کنند و به شک بیندازند. با اینکه آنها بر دین اسماعیل بودند، اما از آن دین بازگشتند. در نهایت، گفته میشود که همه کارهایی که انجام میدهند، به اراده خداوند است و اگر خدا میخواست، آنها این کارها را انجام نمیدادند. بنابراین، به آنها توصیه میشود که به کارهای نادرست و دروغهایشان توجه نکنند.
هوش مصنوعی: آنها میگویند: این حیوانات مثلاً "بَحیره" و "سائبه" و "وصیله" و "حامی" هستند و محصولات زراعی، به معنای مزارعی که برای بتهایشان اختصاص دادهاند. "حجر" هم به معنای حرامی است که آنها به وجود آوردهاند و برای بتهایشان وضع کردهاند. این واژه به معنای ممنوعیت است و ریشه آن به معنی منع کردن است. آنها فقط اجازه میدهند که برخی از افراد از این خوراکها استفاده کنند و مشیت آنها به این صورت بوده که گوشتها و شیرها را فقط برای مردان تخصیص میدهند و زنان از آن محروم هستند. خداوند به آنها میفرماید که این تحریمها بر روی حیوانات و محصولات، دروغی است که از سوی خودشان وضع کردهاند و به عواقب پدید آمده از آنها اشاره میکند. همچنین، بعضی از حیوانات را به شکلی تحریم کردهاند که نام خدا بر آنها ذکر نمیشود، مانند زمانی که آنها را قربانی میکنند. مجاهد اشاره میکند که آنها گروهی از حیوانات را ذکر نمیکردند و حتی در هیچ مرحلهای از کارها، اعم از سوار شدن یا زائیدن یا قربانی کردن، نام خدا را بر آنها نمیآوردند. سپس گفته میشود که همه اینها دروغهایی است که بر خدا بستهاند. این افترا به خدا به این معناست که وقتی مرتکب کار زشت میشدند، میگفتند ما این رفتارها را از نیاکان خود آموختهایم و خدا ما را به آن امر کرده است.
هوش مصنوعی: آنها میگفتند: آنچه در شکمهای این حیوانات وجود دارد، یعنی آنچه از زایمان بحیره و سائبه به وجود میآید، خاص مردان ماست.
هوش مصنوعی: میگوید: بهویژه مردان میتوانند در کارهای مربوط به بتها و مجسمهها شرکت کنند، در حالی که زنان حق ندارند. این به این معناست که مردان در این موضوع جایگاه بالاتری نسبت به زنان دارند. همچنین، درباره محرمیت زنان در ارتباط با همسرانشان صحبت میکند و اینکه اگر زنی در وضعیتی خاص قرار گیرد، چه مردان و چه زنان همه در آن مشارکت دارند، حتی اگر آن وضعیت منجر به مرگ شود.
هوش مصنوعی: زجاج بیان کرد که واژه «محرم» باید با کلمه «ما» که به معنا اشاره دارد، ارتباط برقرار کند و نه با معنای آن. او به این نکته اشاره کرد که چون «محرمة» گفته نشده، باید بر معنای «خالص» تأکید شود و نه بر واژه. همچنین «ما» به معنای گروه به کار میرود، یعنی گروهی از موجودات در شکم این حیوانات.
هوش مصنوعی: اگر موجودی مرده باشد، قرائت ابو بکر از عاصم با تاء است و «میتة» با نصب خوانده میشود، به این معنا که اگر نسیمی مرده باشد. اما قرائت ابو عمرو، نافع، حمزه و کسایی با بیاء است و «میتة» نیز با نصب خوانده میشود، به این معنا که اگر آنچه در شکم این چهارپایان وجود دارد، مرده باشد.
هوش مصنوعی: ابن کثیر به کلمه «یکن» بیاء داده و «میتة» را رفع کرده است، در حالی که ابن عامر این کلمه را «تکن» با تاء خوانده و «میتة» را نیز رفع کرده است. این دو نوع قرائت برای «میتة» به این معناست که «کان» به معنای وقوع است یعنی: و اینکه میتة واقع شود. همچنین تأنیث در لفظ و تذکر در معنا وجود دارد. سَیَجْزِیهِمْ وَصْفَهُمْ به معنای توصیف آنها به دروغ است، زیرا در آیه آمده است: «وَ تَصِفُ أَلْسِنَتُهُمُ الْکَذِبَ» و واژه وصف و صفت معنا یکسان دارند، همانند وزن و زنه. در نهایت، تأکید میشود که او حکیم است در آنچه حرام کرده و حلال دانسته و آگاه است به آنچه آنها بر خود حرام کردهاند در حالی که او به آنها امر نکرده است.
هوش مصنوعی: خداوند متعال در این آیه بیان کرده است که آنها نیز در اشتباه بودند، زیرا نه حق خدا را پذیرفتند و نه طبق فرمان او حلال و حرام کردند. همچنین در قیاس و تمثیلی که ارائه دادند، تناقض وجود داشت زیرا خودشان در مورد زنان و مردان تفاوتی قائل شدند که باطل بود.
هوش مصنوعی: بسیار پشیمان و زیاندیدهاند کسانی که به نادانی و بدون علم، فرزندان خود را به قتل میرساندند. این موضوع به قوم عربی از قبیلههای ربیعه و مضر و دیگران مربوط میشود که دختران خود را زنده به گور میکردند. این کار ناشی از ترس از فقر و حفظ ظاهر در جامعه جاهلی بود. در آن زمان، برخی از مشرکان کشتن فرزندانشان را به خاطر این اعتقادات زشت زیبا جلوه میدادند. قیس بن عاصم منقری به پیامبر اسلام مراجعه کرد و مسلمان شد و گفت که او نه دختر خود را زنده به گور کرده است. پیامبر به او فرمود که به ازای هر یک از دخترانش قربانی کند. او پاسخ داد که من فقط شتر دارم. پیامبر به او فرمود که برای هر کدام از دخترانش یک شتر قربانی کند.
هوش مصنوعی: در برخی از روایتها آمده است که دُحیة الکلبی، یکی از فرمانروایان عرب، در زمان جاهلیت کافر بود. وقتی تصمیم به مسلمان شدن گرفت، خداوند به پیامبر محمد (ص) وحی فرستاد و به او گفت که اکنون دُحیة به نزد او خواهد آمد و اسلام خواهد آورد. وقتی دُحیة وارد مسجد شد، پیامبر (ص) ردای خود را برداشت و آن را بر زمین گذاشت و به دُحیة گفت که آنجا بنشیند. دُحیة تحت تأثیر بزرگواری پیامبر (ص) بسیار گریه کرد و سپس رداء را بوسید و بر سر و چشمانش گذاشت و گفت: "پدرم فدای کسی که این رداء را دارد". او از پیامبر (ص) پرسید که شرایط اسلام چیست. پیامبر (ص) پاسخ داد: "باید بگویی که هیچ معبودی جز خدا نیست و محمد رسول خداست." دُحیة گفت: "من کارهای زشت و جرمهای بزرگی کردهام، آیا کفارهای برای آنها وجود دارد؟" او گفت اگر پیامبر (ص) دستور دهد که خود را بکشد، این کار را خواهد کرد، و اگر بگوید از همه داراییاش خارج شود، خواهد رفت. پیامبر (ص) از او پرسید که چه کارهایی کرده است و دُحیة گفت که به خاطر اینکه نمیخواست دخترانش همسرانی داشته باشند، دست به جنایت زده و هفتاد دخترش را به قتل رسانده است. پیامبر (ص) از این موضوع متعجب شد تا اینکه جبرئیل نازل شد و گفت که خداوند به پیامبر (ص) سلام رسانده و به او گفت که به دُحیة بگوید: "به عزت و جلال خود سوگند که وقتی تو لا اله الا اللَّه گفتی، من کفر شصت سالهات را بخشیدم، پس چگونه ممکن است که قتل دخترانت را نبخشید؟" پیامبر (ص) نیز گریست و گفت: "خدایا! تو دُحیة را که تنها با یک شهادت قتل دخترانش را بخشیدی، پس چگونه ممکن است که تو به مؤمنین بر اثر گناهان کوچکشان که شهادتهای فراوانی دارند، نبخشی؟"
هوش مصنوعی: آنهایی که بدون علم و به نادانی، فرزندانشان را میکشند، زیانکارند. آنها به گونهای دروغ بر خدا بستهاند که گمان کردهاند خداوند آنها را به منع از چیزهایی که خدا روزیشان کرده، فرمان داده است. این افراد از هدایت دور شدهاند و هرگز به راه راست هدایت نخواهند شد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.