گنجور

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
ابوسعید ابوالخیر

ای دلبر عیسی نفس ترسایی

خواهم که به پیش بنده بی ترس آیی

گه اشک ز دیدهٔ ترم خشک کنی

گه بر لب خشک من لب تر سایی

مهستی گنجوی

هر گه که به زلف عنبر تر سایی

بیم‌ست کزو تازه شود ترسایی

تو پای ز همت چرخ برتر سایی

چون است که نزد بنده با ترس آیی

مولانا

ای آنکه صلیب دار و هم ترسائی

پیوسته به زلف عنبر ترسائی

لب بر لب من به بوسه کمتر سائی

آئی بر من و لیک با ترس آئی

شاطرعباس صبوحی

ای دلبر عیسی‌نفس ترسایی

خواهم به برم شبی تو بی‌ترس آیی

گه پاک کنی با آستین چشم ترم

گه بر لب خشک من لب تر سایی

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه