خندان بدو رخ گل بدیع آوردی
واندر مه دی فصل ربیع آوردی
چون دانستی که دل به گل میندهم
رفتی و بنفشه را شفیع آوردی
|
غیرفعال و فعال کردن دوبارهٔ حالت چسبانی نوار ابزار به بالای صفحات |
|
راهنمای نوار ابزار |
|
پیشخان کاربر |
|
اشعار و ابیات نشانشدهٔ کاربر |
|
اعلانهای کاربر |
|
ادامهٔ مطالعه (تاریخچه) |
|
خروج از حساب کاربری گنجور |
|
لغزش به پایین صفحه |
|
لغزش به بالای صفحه |
|
لغزش به بخش اطلاعات شعر |
|
فعال یا غیرفعال کردن لغزش خودکار به خط مرتبط با محل فعلی خوانش |
|
فعال یا غیرفعال کردن شمارهگذاری خطوط |
|
کپی نشانی شعر جاری در گنجور |
|
کپی متن شعر جاری در گنجور |
|
همرسانی متن شعر جاری در گنجور |
|
نشان کردن شعر جاری |
|
ویرایش شعر جاری |
|
ویرایش خلاصه یا برگردان نثر سادهٔ ابیات شعر جاری |
|
شعر یا بخش قبلی |
|
شعر یا بخش بعدی |
خندان بدو رخ گل بدیع آوردی
واندر مه دی فصل ربیع آوردی
چون دانستی که دل به گل میندهم
رفتی و بنفشه را شفیع آوردی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از زیبایی گلها و بهار سخن میگوید. او به محبوبش میگوید که با چهره خندان و زیبای خود به او شادی و سرزندگی آورده است. وقتی که شاعر میفهمد که دلش به گل نمیچسبد، محبوبش بنفشه را به عنوان شفیع و میانجی در این رابطه به او میآورد. این شعر بیانگر احساسات عاشقانه و زیباییهای طبیعت است.
هوش مصنوعی: تو زیبایی و لبخندت همچون گل تازه است که در چهرهات دیده میشود و همچون ماه در فصل بهار، زیبایی و نشاط را به ارمغان میآوری.
هوش مصنوعی: وقتی متوجه شدی که دل را به گل تقدیم میکنم، رفتی و از بنفشه واسطه گرفتی.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
خندان بدو رخ، گل بدیع آوردی
کاندر مه دی، فصل ربیع آوردی
چون دانستی، که دل بگل می ندهم
رفتی و بنفشه را شفیع آوردی
جانا به جهان گل بدیع آوردی
وندر مَه دی فصل ربیع آوردی
چون دانستی که دل به گل می ندهم
رفتی و بنفشه را شفیع آوردی
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.