گنجور

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
ابوالفرج رونی

ای کرده گران غمت سبکباری من

خندان دو لبت ز گریه و زاری من

دیوانه شدم دریغ هشیاری من

ای خفته میازمای بیداری من

ادیب صابر

ای تو سبب شفا و بیماری من

وز تو همه آسانی و دشواری من

خوارم ز تو ای عز تو در خواری من

تا کی ز تو این قیامت و زاری من

عطار

بهتر ز گشادگی گرفتاری من

برتر ز هزار عزت این خواری من

گر دیدهوری ببین که بُردست سبق

از قدر همه جهان نگونساری من

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از عطار
صفی علیشاه

یارب تو ببخشای بناداری من

بر بیکسی و فقیری و خواری من

هر کس بخدا امیدش از طاعت اوست

امید منست از گنهکاری من

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه