گنجور

 
مهستی گنجوی

پیوسته خرابات ز رندان خوش باد

در دامن زهد زاهدان آتش باد

آن دلق دو صد پاره و آن صوف کبود

افتاده بزیر پای دردی کش باد

 
sunny dark_mode