شمارهٔ ۵۹۲
فریاد که عشق کهنه نو شد
جان در کف عاشقی گرو شد
آزرده دلی که بود، گم گشت
دیرینه غمی که بود، نو شد
یاری که ز ما حدیث نشنود
اندر حق ما سخن شنو شد
رویش دیدم، دلم بیفتاد
پایش به چه ذقن به گو شد
باد سر زلف او بجنبید
صد خرمن صبر جو به جو شد
آورد صبا نشان کویش
اشکم بدوید و پیشرو شد
دادم به قضا عنان خسرو
چون اسپ نشاط تیز دو شد
با دو بار کلیک بر روی هر واژه میتوانید معنای آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
شمارهگذاری ابیات | وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف) | شعرهای مشابه (وزن و قافیه) | منبع اولیه: ویکیدرج | ارسال به فیسبوک
این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟
برای معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است اینجا کلیک کنید.
حاشیهها
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. برای نوشتن حاشیه اینجا کلیک کنید.