ای جان ز تن رفته، به تن باز کی آیی؟
وی سرو خرامان، به چمن باز کی آیی؟
جانی تو که از دوری روی تو بمردم
تا زنده شوم باز، به من باز کی آیی؟
شد جان هوایی به عنان گیری تو، لیک
زان باد تو، ای ترک به من، باز کی آیی؟
ما را وطن تنگ و تو خو کرده به صحرا
در ظلمت زندان وطن باز کی آیی؟
سرمایه خسرو به جهان جز سختی نیست
عمری که تو رفتی به سخن، باز کی آیی؟
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.