از طره تو جز ره سودا نیافتم
وز غمزه تو جز در غوغا نیافتم
در زلف تو شدم که بجویم نشان دل
خود را ز دست دادم و دل را نیافتم
تا دردی غم تو به کام دلم رسید
در دیده جز سرشک مصفا نیافتم
گویند «یافت هر کسی از دوستان وفا»
باری من ستمکش رسوا نیافتم
بوسی به حیله ها ز لبت یافتم شبی
بیش آنچنان مراد مهیا نیافتم
بر کام من هر آنچه ز جام لبت رسید
از جام خضر و کام مسیحا نیافتم
سلطانی از نسیم وصال تو بهره مند
من جز سموم هجر در اعضا نیافتم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.