گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
امیرخسرو دهلوی

گل ز بیم باد زیر پرده می دارد چراغ

آری، آری، باد را طاقت نمی آرد چراغ

هر شبی پروین که عکس خویش در آب افگند

آسمان گویی میان آب می کارد چراغ

برگ می ریزد ز گل، دانم خزان خواهد رسید

میهمان آید به خانه چون که گل بارد چراغ

چون در افتد برق در ابر سیه نظاره کن

ابر را شب داند و آن را چه پندارد چراغ

ابرها تیره ست نگذارم می روشن ز کف

کس به تاریکی روان از دست نگذارد چراغ

بی چراغی می جهان بر دیده خسرو شب است

ساقی خورشید رویی کو که بسپارد چراغ؟

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode