ز خوان وصل تو تا با من گدا چه رسد
به جز جگر به گدایان بینوا چه رسد
البته که پر شکرست آن به هیچ کس نرسید
ازان دهان که ز هیچ است که مرا چه رسد
هزار تشنه به آبه لبی چو قطره آب
میان آن همه از قطره بما چه رسد
تو کیستی و من ای دل که جرعه زین جام
بصد چو جم نرسد تا من و تا چه رسد
چنین که بر سر کوی نو نیغ میبارد
به جز بلا بسر عاشق از هوا چه رسد
از نیزه بازی مژگان شوخ چشمانم
سنان به سینه رسید و هنوز تا چه رسد
کمال چون نرسد جز جفا ز اهل وفا
قیاس کن که ز خویان بیوفا چه رسد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر درد و حسرت خود را از دوری و نرسیدن به محبوبش بیان میکند. او میگوید که برای یک گدای بیچیز مانند او، وصال محبوب دشوار است و هیچ چیز به او نمیرسد. شاعر به مشکلات و ناکامیهایی که در عشق دارد اشاره میکند و بیان میکند که تنها کانال ارتباطیاش با محبوب، درد و رنج است. او همچنین نسبت به ناامیدی و بیوفایی اطرافیانش انتقاد دارد و در نهایت تأکید میکند که نرسیدن به کمال و محبت در عشق، تنها جفا از سوی وفاداران است.
هوش مصنوعی: از آنجا که من به وصل تو دسترسی ندارم، تنها چیزی که به من میرسد، درد و رنجی است که به دل دارم. حال چگونه میتوانم به دیگران که در فقر و نیاز هستند، کمک کنم؟
هوش مصنوعی: البته که آن شخص بسیار شیرینزبان است، اما آن سخنان هرگز به کسی نرسید، زیرا آن دهان از هیچ چیز سخن میگوید و من چه ارتباطی به این موضوع دارم.
هوش مصنوعی: تعداد زیادی تشنه وجود دارد و فقط یک قطره آب در میان آنهاست. این نشان میدهد که حتی اگر ما یک قطره آب داشته باشیم، نمیتواند نیاز تمام تشنهها را برآورده کند.
هوش مصنوعی: تو کیستی و من، ای دل، که با چه شرایطی از این جام شیرین نتوانم تناول کرد، چه برسد به اینکه به مقام جم نزدیک شویم.
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که در شرایطی که عاشق با مشکلات و دشواریها مواجه است، هیچ چیز جز درد و رنج نصیب او نمیشود. به عبارت دیگر، در جایی که امید و شادی باید باشد، فقط مصیبت و ناکامی میآید.
هوش مصنوعی: چشمان زیبا و بازیگوش من مانند نیزهای به سینهام نفوذ کرد و هنوز نمیدانم تا چه اندازه تأثیرگذار است.
هوش مصنوعی: زمانی که کمال و تمامیت به دست نیاید، نمیتوان توقع خوبی از کسانی داشت که به وفای خود وفادار نیستند. اگر از افراد نزدیک و خویشاوندان بیوفا، انتظار خوبی داشته باشی، چه چیز بیشتری میتوانی از افرادی که در وفا کوتاهی میکنند، انتظار داشت؟
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ترا که روی به خلق است از خدا چه رسد؟
به پشت آینه پیداست کز صفا چه رسد
نه زلف شانه کند نه به چشم سرمه کشد
به خود نمی رسد آن شوخ تا به ما چه رسد!
دویدن است ز نعمت نصیب چشم حریص
[...]
شراب لعلی آن نوش لب، به ما چه رسد؟
ز آب خضر، به ما خون گرفته ها چه رسد؟
چو نی فتاده مرا همدمی، به دم سردان
تن نحیف مرا تا ازین هوا چه رسد
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.