گنجور

 
کمال خجندی

ایها العطشان فی الوادی الهوا

جوی جویبان جانب دریا بیا

آب را پیش لب هر تشنه ای

مالت الاکواب قل قل قولنا

از سقاهم ربهم ابریقهاست

ما به لب پیش لب ما و شما

گریه تا چند از عطش ای نور چشم

پیش چشمت آب چشمی برگشا

لو وجدت الخضر عینا فانتبه

کیف یحیی النون فی عین البقا

از نسیت الحوت اگر یادیت هست

همچو آن ماهی بخضری آشنا

گر طلبکاری مشو دور از کمال

لم تجد بعدی ولیا مرشدا

 
 
 
وطواط

ای مکارم را یمینت رهنما

وی اکابر را بصدرت التجا

چون تو ناورده ستاره شهریار

چون تو نادیده زمانه پادشا

آسمان از قصر تو گیرد علو

[...]

انوری

هرکه سعی بد کند در حق خلق

همچو سعی خویش بد بیند جزا

همچنین فرمود ایزد در نبی

لیس للانسان الا ما سعی

مولانا

تا به شب ای عارف شیرین نوا

آن مایی آن مایی آن ما

تا به شب امروز ما را عشرتست

الصلا ای پاکبازان الصلا

درخرام ای جان جان هر سماع

[...]

مشاهدهٔ بیش از ۷۸۸ مورد هم آهنگ دیگر از مولانا
حکیم نزاری

حاضران را دل خدا داند کجا

ریش بالان کرده سرها در هوا

مشاهدهٔ ۲ مورد هم آهنگ دیگر از حکیم نزاری
مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه