ای بر کمال قدرت تو عقل کل گواه
بر بر لوح کبریایی تو توقیع لا اله
آشفتگان خاک رهت رهروان دین
دردیکشان جان غمت سالکان راه
از شبنم عطای تو یک قطره بحر و کان
وز پرتوی جمال تو یک ذره مهر و ماه
مرغ امید از کف جود تو دانهجوی
دست نیاز بر دل در عدل تو دادخواه
نام تو صیقلی ست کز آئینه وجود
بیرون برد به نور خرد زنگ اشتباه
سلطان عزت تو به فرمان کن فکان
گرد از ره وجود برآورد بی سپاه
آثار صنع توست که بر طاق نیلگون
صبح سفید روی نمود از شب سیاه
انوار حسن توست که از جیب آسمان
خورشید سر کشید چو یوسف قمر ز چاه
آنجا که آب لطف تو صد نیش گشته نوش
وانجا به باد قهر تو صد کوه گشته کاه
گاه از جان تو برد به صفا پیر دردنوش
گاه از تو خون خورد به جفا طفل بیگناه
بنهد نسیم لطف تو در ناف لاله مشک
بندد سموم قهر تو بر شاخ گل گیاه
موسی کلیم بارگه توست و پاسبان
فرعون رانده نظر توست و پادشاه
طاعت چه سود زاهد پرهیزکار را
گر بر در قبول تواش نیست آب و جاه
ای آنکه سالکان در کبریات را
نبود به جز سرداق احسان تو پناه
بخشای بر کمال که نقصانپذیر نیست
گر بر خورند از تو محبان بارگاه
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف کمال و قدرت الهی میپردازد و بر اهمیت و عظمت خداوند تأکید میکند. شاعر با ذکر نشانههای قدرت خداوند، به زیباییهای آفرینش و رحمتهای او اشاره میکند. او تصریح میکند که نعمتها و الطاف الهی بر بندگان نیکوکار و سالکان راه حق نازل میشود. شاعر همچنین بر این نکته تأکید دارد که بدون توجه و قبول خدا، اعمال زاهدان و پرهیزکاران ارزشی نخواهد داشت. در نهایت، او از خداوند میخواهد که برای محبانش بخشایش و رحمت فراهم آورد.
هوش مصنوعی: ای قدرت کامل، عقل کل بر برتری تو شهادت میدهد و این کلمات یادآور نخواهی بود که هیچ معبودی جز تو نیست.
هوش مصنوعی: بیقراران و آشفتهحالانی که در مسیر تو حرکت میکنند، پیروان دین و افرادی هستند که با غم تو زندگی میکنند و در جستجوی راهی برای رسیدن به محبوبشان هستند.
هوش مصنوعی: از لطافت و عطری که تو به من دادهای، یک قطره از دریا را حس میکنم و از زیبایی تو، ذرهای از نور ماه و ستارهها را درک میکنم.
هوش مصنوعی: پرندهی امید به دنبال روزی از بخشش توست و با دلی پر از نیاز، از عدالت تو طلب یاری میکند.
هوش مصنوعی: نام تو مانند آینهای صاف و روشن است که از وجود انسانی به درخشش درمیآید و زنگارهای اشتباه را با نور عقل از بین میبرد.
هوش مصنوعی: ای پادشاه بزرگ، با فرمان تو عزت و ارجمندی برقرار میگردد؛ حتی اگر بیسپاه باشی، وجود تو میتواند از راهی که در پیش است، گرد و غبار برآورد.
هوش مصنوعی: این جمله به زیبایی از آثار و نشانههای خلقت تو صحبت میکند که در صبح نیلگون و روشن، خود را از شب تار و سیاه نشان میدهد. یعنی زیبایی و نورانی بودن صبح نتیجهی وجود و آفرینش توست.
هوش مصنوعی: نور زیباییهای تو چنان است که از آسمان به زمین میتابد، مانند یوسف که از چاه بیرون آمده و قمر را تحت تاثیر قرار میدهد.
هوش مصنوعی: جایی که محبت و نیکی تو مانند چشمهای زلال و شیرین است، به طوری که صد نیشکر از آن به وجود آمده، و در جایی که خشم و قهر تو اتفاق میافتد، قدرت و عظمت کوهها به اندازه کاهی کوچک و بیاهمیت میشود.
هوش مصنوعی: گاهی پیش پیر حکیمی، جانم در آرامش و صفاست و گاهی از تو، مثل طفل بیگناه، دچار رنج و درد میشوم و احساس میکنم که به من ظلم شده است.
هوش مصنوعی: نسیم ملایم محبت تو به گل لاله آرامش میبخشد، در حالی که وزشهای تند و خشمگین تو بر گیاهان و گلها آسیب میزند.
هوش مصنوعی: موسی نبی، که با خداوند صحبت میکرد، در دربار تو حضور دارد و فرعون که از چشم تو دور شده، دیگر قدرتی ندارد و تو پادشاهی.
هوش مصنوعی: شایسته نیست که زاهد و پرهیزکار به طاعت و عبادت خود ببالد، اگر در درگاه تو قبول نشود و بهرهای از آب و جاه نداشته باشد.
هوش مصنوعی: ای کسی که سالکان و رهروان در مسائل بزرگ و مهم جز در سایه و حمایت احسان تو پناهی ندارند.
هوش مصنوعی: به کسانی که به کمال دست یافتهاند، ببخشایید، زیرا که نقص و کمبود در آنها وجود ندارد، حتی اگر محبوبان درگاه شما را بخورند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
من موی خویش را نه از آن می کنم سیاه
تا باز نوجوان شوم و نو کنم گناه
چون جامهها به وقت مصیبت سیه کنند
من موی از مصیبت پیری کنم سیاه
ای نیکخوی مردم ای نیک خوی شاه
تو نیکخواه شاه و ترا بخت نیکخواه
اندر میان رزم نمانی مگر بشیر
اندر میان بزم نمانی مگر بماه
هم آلت نبیدی و هم آلت سلاح
[...]
ای روی تو به خوبی افزون ز مهر و ماه
بهرام روز باده بهرام رنگ خواه
اندوه این جهان مخور ای ماه شاد باش
کامروز شادمانست از تخت و تاج شاه
افروخته ست طبعش و افراخته محل
[...]
ای یک غلام تو به گه حرب صد سپاه
اندر جوار جاه تو اسلام را پناه
مقبلترین عالمی و طالع تو را
هشت آسمان معسکر و هفت اختران سپاه
موج سخاوت تو رسیده به شرق و غرب
[...]
چون در هوای دل تن من گشت پادشاه
آمد به پیش سینه من از سفه سپاه
لشکرگه سفاهت من عرضه داد دیو
من ایستاده همبر عارض بعرضه گاه
دیو سیه گلیم بران بود تا کند
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.