دلکم برد بغارت ز برم دلبرکی
سر فرو کرده پری پیکرک از منظرکی
نرگس هندوک مستک او جادوکی
سنبل زنگیک پستک او کافرکی
بختکم شورک از آن زلفک شورانگیزک
سخنش تلخک و شیرین لبکش شکّرکی
چشمم از لعلک دُرپوشک او دُرپاشک
لیکن از منطقکش هر سخنی گوهرکی
دلکم شد سر موئی و چو موئی تنکم
تا جدا ماند کنارم ز میان لاغرکی
بر دلم عیب نگیرید که دیوانک کیست
چه کند نیست گزیرش ز پری پیکرکی
قدکم شد چو سر زلف صنوبر قدکی
رخکم گشت چو زر در غم سیمین برکی
از تو ای سرو قدک کیست که بر خواهد خورد
گرچه از سرو خرامان نخورد کس برکی
سرک اندر سرک عشق تو کردم لیکن
با من خسته دلک نیست ترا خود سرکی
غمک می خورم و نیست غمت غمخورکم
هیچ گوئی که مرا بود گهی غمخورکی
خواجو از حلقکک زلف تو شد حلقه بگوش
زانک عیبی نبود گر بودت چاکرکی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره عشق و دلدادگی شاعر به معشوقهاش است. شاعر از زیباییهای معشوقهاش سخن میگوید و ویژگیهای او را توصیف میکند، مانند چشمانش که مانند لعل و لبهایش که شیرین است. شاعر به احساس شیدایی و جنون خود اشاره میکند و بیان میکند که چطور بیتابی او از جدایی و دوری از معشوقهاش افزایش یافته است. در عین حال، او از غم و اندوه خود نیز مینالد و میگوید که هیچ کس درد او را نمیفهمد. در نهایت، شاعر به زیبایی و قدر و منزلت معشوقهاش میپردازد و از ارتباط عمیق بین این دو سخن میگوید.
هوش مصنوعی: دل من را با خود بردند، زیرا معشوقی با چهرهای زیبا به آرامی سرش را پایین آورده و از کنارم عبور کرد.
هوش مصنوعی: نرگس هندوی او، خوشرشده و دلربا است. او مانند جادوگری است که سنبل زنگی را در دست دارد و خود به نوعی ایستاده که از دیگران متفاوت به نظر میرسد. اینجا به شخصیتی اشاره شده که با زیبایی و جذابیتش، توجه را جلب میکند و به نوعی به عنوان یک سرکش یا غافل از اصول شناخته میشود.
هوش مصنوعی: بخت من به خاطر زلف زیبای تو در حال پریشانی است. سخنان تو هم تلخ است و هم شیرین، و لبهای تو مانند شکر شیرین هستند.
هوش مصنوعی: چشمان من از لبهای زیبای او مانند دُر است، اما از سخنان او هر کلمهای مانند جواهر باارزش است.
هوش مصنوعی: دل من به اندازهی یک تار مو کوچک شده و مانند مویی، بدنم لاغر و ضعیف گشته است، تا آنجا که کنارم، آن موجود لاغر و ضعیف جدا بماند.
هوش مصنوعی: بر دل من خرده نگیرید، زیرا دیوانگی نیست که بتواند از چنگ پریچهرهای که در اسارتش است، رهایی یابد.
هوش مصنوعی: قد تو به بلندی سر زلف درخت صنوبر است و چهرهات مانند زر در غم دلی با دلربایی نقرهای میدرخشد.
هوش مصنوعی: ای سرو قدبلند، آیا کسی در دنیا هست که با تو همصحبت شود؟ حتی اگر کسی با تو همصحبت نشود، زیبایی و جذابیت تو به قدری است که بینظیر است و کسی نمیتواند با تو مقایسه شود.
هوش مصنوعی: در جستجوی عشق تو مدتی را گذرانیدم، اما افسوس که در این مسیر هیچ اثری از تو نمیبینم و دل شکستهام همچنان تنهاست.
هوش مصنوعی: من غمگین هستم و غم تو را هیچکس احساس نمیکند، بگو ببینم آیا کسی هست که در مواقعی غم من را بفهمد؟
هوش مصنوعی: خواجو با تو در زنجیر زلفت افتاده است و به نظر میرسد که اگر ایرادی هم داشته باشد، کاش کسی باشد که برای تو خدمت کند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.