دوش چون در شکن طرّه ی شب چین دادند
مژده ی آمدن آن صنم چین دادند
بیدلانرا سخنی از رخ دلبر گفتند
بلبلانرا خبری از گل نسرین دادند
باسیران بلا ملک امان فرمودند
بفقیران گدا گنج سلاطین دادند
عطر مجنون همه از سنبل لیلی سودند
کام خسرو همه از شکّر شیرین دادند
سوز پروانه دگر در دل شمع افکندند
مهر او رنگ بگلچهر خور آئین دادند
خضر را آگهی از آب حیات آوردند
نامه ی ویس گلندام برامین دادند
روی اقبال بسوی من مسکین کردند
شادی گمشده را با من غمگین دادند
بسها پرتوی از نور قمر بخشیدند
بگیا نکهت انفاس ریاحیان دادند
جان بشکرانه ده ایدل که کنون خواجو را
کام دل زان لب جان پرور شیرین دادند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این غزل به توصیف لحظهای زیبا و خوشایند میپردازد که در آن خبر آمدن محبوب به مردم داده میشود. او این خبر را به نوعی مژده و بشارت میداند که بر شادی دلها تاثیر میگذارد. بیدلان (عاشقان ناکام) از زیبایی معشوق میشنوند و بلبلان از گل خوشبوی نسرین مطلع میشوند. همچنین، اوضاع برای مسکینان تغییر میکند و گنجی از سلاطین به فقیران داده میشود. عطر مجنون، شوقی بیپایان و گرمای عشق را به دلها میافزاید و شادی گمشده به دیاری غمگین برمیگردد. شاعر در نهایت از عشق و خوشیهای ناشی از آن سخن میگوید و خوشحالی خود را به تصویر میکشد.
هوش مصنوعی: شب گذشته وقتی که زیباییهای شب را به هم ریختند، خبر آمدن آن معشوق زیبا را به من دادند.
هوش مصنوعی: دلباختگان دربارهی زیبایی محبوبشان صحبت کردند و پرندگان را از وجود گل نسرین آگاه کردند.
هوش مصنوعی: در این دنیا، کسانی که در سختی و بلا گرفتارند، مورد رحمت و حمایت قرار میگیرند، و به افراد نیازمند و فقیر، ثروت و داراییهای پادشاهان عطا میشود.
هوش مصنوعی: عطر مجنون به خاطر سنبل لیلی است و خوشیهای خسرو به لطف شیرینی عشق شیرین است.
هوش مصنوعی: زخم و درد پروانه به دل شمع منتقل شد و عشق او به رنگ گل بر چهره تابید و زیبایی را به نمایش گذاشت.
هوش مصنوعی: به خضر خبر آوردند که آب حیات را پیدا کردهاند و نامهای از ویس گلندام به برامین سپردند.
هوش مصنوعی: خوشبختی به سوی من آمد و شادیای که گم کرده بودم، به همراه غم و اندوهی که دارم، به من دادند.
هوش مصنوعی: آنها چندین بار از نور ماه بهرهبرداری کردند و عطر دلانگیز بادها را به ما دادند.
هوش مصنوعی: به خاطر شکرگزاری، ای معشوق، جانم را فدای تو میکنم، چون اکنون خواجو به آرزوی دلش دست یافته و از آن لبهای شیرین و جانپرورش ناز خورد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.