گنجور

 
کسایی

دستش از پرده برون آمد چون عاج سپید

گفتی از میغ همی تیغ زند زهره و ماه

پشت دستش به مثل چون شکم قاقم نرم

چون دم قاقم کرده سرانگشت سیاه

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode