تنها همین ز چشم نه گوهر فکنده ایم
یاقوت را ز دست چو اخگر فکنده ایم
زین دل که بسته ایم به این جسم عنصری
در چار موج حادثه لنگر فکنده ایم
دل را زیمن عشق که فیضش زیاد باد
از عالمی به عالم دیگر فکنده ایم
در عشق چون دو قطرهٔ اشک این دو نشئه را
از چشم اعتبار، مکرر فکنده ایم
شکر خدا که از می توحید سرخوشیم
یعنی هوای غیر تو از سر فکنده ایم
زاهد حریف این می مردآزمانه ای
دل را فشرده ایم و به ساغر فکنده ایم
جویا سیاه مست ولاییم و خویش را
بر خاک راه ساقی کوثر فکنده ایم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به تجربههای عاشقانه و جستجوی معانی عمیق زندگی اشاره میکند. او از دل و روح خود به عنوان گوهری گرانبها یاد میکند و میگوید که آن را در میان حوادث زندگی رها کرده است. عشق را به عنوان زمینهای برای پرورش و انتقال به جهانهای دیگر توصیف میکند و تأکید میکند که به خاطر عشق، از دنیای مادی و اعتبارهای گذرا فاصله گرفته است. شاعر در نهایت از شادی ناشی از توحید و دوری از غیر خدا سخن میگوید و در وصف زاهد، نشان میدهد که چگونه دلش را در دستان عشق و میگذارد. او به پیوند خود با ساقی کوثر و حالت مستی و فراموشی خود اشاره میکند.
هوش مصنوعی: ما فقط از دیدگان خود اشک و زالو چون گوهرهایی ریختهایم و مانند یاقوتهایی که از دست افتادهاند، در حالتی سوخته و غمگین هستیم.
هوش مصنوعی: دل ما که به این جسم دنیوی وابسته است، در میان طوفانهای زندگی تلاش کرده است که استقامت و ثبات داشته باشد.
هوش مصنوعی: دل را به خاطر عشق، که برکاتش فراوان است، از یک دنیا به دنیای دیگر منتقل کردهایم.
هوش مصنوعی: در عشق، مانند دو قطرهٔ اشک، این دو حالت را بارها از چشمهٔ اعتبار به بیرون ریختهایم.
هوش مصنوعی: خدا را شکر که از نوشیدنی بهشتی و یگانهپرستی خوشحالیم، یعنی از فکر و یاد غیر تو رهایی یافتهایم.
هوش مصنوعی: ای عابد، ما در این دنیا به خاطر عشق و شوق، دل خود را تحت فشار قرار دادهایم و آن را به نوشیدن می راغب کردهایم.
هوش مصنوعی: ما به عشق و محبت اهل ولایت و زندگی در این مسیر، خود را همچون خاکی در پای ساقی کوثر قرار دادهایم و در حال رهایی از قید و بندها هستیم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ما در محیط حادثه لنگر فکنده ایم
در آب تیغ، دام چو جوهر فکنده ایم
دستی است کهکشان که به عالم فشانده ایم
خورشید افسری است که از سر فکنده ایم
در دیده ستاره نمکدان شکسته است
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.