گنجور

 
جویای تبریزی

می تواند در نظر نقش خیال یار بست

آنکه راه خواب را بر دیدهٔ بیدار بست

دل نهان در گرد الفت کرده از اندک غمی

بر رخ آیینه از آهی توان دیوار بست

می توانم کرد عرض حال دل از هر نگاه

گر زبان شکوه ام را حیرت دیدار بست

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
صائب تبریزی

خط مشکین تو نقش تازه ای بر کار بست

مصحف روی ترا شیرازه از زنار بست

از فروغ حسن نتوان کرد در رویش نگاه

جوش گل راه تماشایی بر این گلزار بست

جوش خون بی بخیه می سازد دهان زخم را

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از صائب تبریزی
مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه