گنجور

 
جویای تبریزی

افتاد عکس عارضت ای مه جبین در آب

شد موسم بهار گل آتشین در آب

شمشیر موج تیغ سیه تاب می شود

شوید سیاه بخت غمت گر جبین در آب

با اشک ریزد از مژهٔ صافست گر دلت

آری همیشه درد بود ته نشین در آب

مینای چرخ تا شده لبریز اشک ما

مانند درد اده نهان شد زمین در آب

 
 
 
جشنوارهٔ رزم‌آوا: نقالی و روایتگری شاهنامه
صائب تبریزی

جای صدف بود ز گرانی زمین در آب

باشد حباب از سبکی خوش نشین در آب

شاه و گدا به دیده دریادلان یکی است

پوشیده است پست و بلند زمین در آب

در راه سالکی که چو خاشاک شد سبک

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه