سال سال از من نمی رسی چه جای ماه ماه
داد داد از درد حرمان وز تغافل آه آه
جسم زارم همچو نبض خسته آید در تپش
گر به این شوخی خرامی بر مزارم گاه گاه
مد آهم بسکه بر گردون رود شبهای هجر
اطلس گردون نماید در نظرها گاه گاه
تا قد طوبی نژادش گلشن آرا گشته است
گل بر اندام صنوبر چون بخندد قاه قاه
مطلبم تعریف ابرو باشد از وصف رخش
چون هلال عید بیند طفل گویده ماه ماه
ما نظر بر بخت خود دست از وصالش شستهایم
گر به یمن عشق شد جویا میسر واه واه
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به احساس دلتنگی و نرسیدن معشوق به شاعر اشاره دارد. شاعر با بیان درد و اندوهی که از جدایی و غفلت معشوق دارد، از وضعیت جسمی و روحی خود شکایت میکند. او از شبهای طولانی و بیخوابیهایش میگوید و به زیباییهای معشوقش اشاره میکند که در دلش نقش بسته است. در نهایت، شاعر به این موضوع میرسد که عشق و وصال برای او نا ممکن شده و همچنان در آرزوی رسیدن به معشوق باقی مانده است.
هوش مصنوعی: سالهاست که من به تو نمیرسم و هیچ ارتباطی نداریم، چه رسد به اینکه مانند ماه، در دلم دردی از جدایی و بیتوجهی حس کنم.
هوش مصنوعی: بدن نزار و خستهام مانند نبضی که در تپش است، وقتی که با ناز و شوخی بر مزارم قدم بزنی، به تپش میافتد.
هوش مصنوعی: شبهای دوری از معشوق چنان به چشم میآید که آسمان مانند پارچه اطلس در نظرها جلوهگری میکند و این نمایندگی در اثر فراق گاهی بیشتر از همیشه به چشم میآید.
هوش مصنوعی: نژاد او باعث شده تا باغی زیبا شکل بگیرد و گلی که به قد صنوبر است، با شادی و سرزندگی میخندد.
هوش مصنوعی: من میخواهم بگویم که ابرویم چنان زیباست که وقتی رخش را میبینید، مانند هلال عید است و این زیبایی مثل ماهای روشن میدرخشد.
هوش مصنوعی: ما به خاطر سرنوشت خود از وصال معشوق دست کشیدهایم. اگر عشق به ما کمک کند، چه خوب و چه خوشحالکننده خواهد بود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ماه تیرست ای نموده تیره از روی تو ماه
می درین مه لعل روشن گردد ای مه می بخواه
وقت نعمتهاست لیکن نعمتی چون می مدان
جان بدین گفته که من گفتم گواه آید گواه
دل به می تازه ست تازه جان همی شادست شاد
[...]
صدهزاران سال میمون باد جشن مهرماه
بر شهنشاهی که دارد صدهزاران مهر وماه
بندگانش مهر و ماه اند وز فرخ طلعتش
روز ایشان هست فرختر ز جشن مهر ماه
یک تن است او از عدد وز نصرت و تایید هست
[...]
در سعادت همچنین آسوده بادی سال و ماه
از بزرگان و ز بزرگی مر ترا اقبال و جاه
هست دولت را اساس و هست ملت را پناه
حضرت خوارزمشاه و خدمت خوارزمشاه
خسرو عادل ، علاء دولت ، آن کز عدل اوست
هم خلایق را امان و هم شرایع را پناه
مسند خوارزمشاهی تا مسلم شود بدو
[...]
آنکه روی چرخ را زینت بانجم داد و ماه
داد ملک شرق را زینت بخیل شاه و شاه
شهریار شیردل خوارزمشاه آتسز که هست
در سر شمشیر او پیروزی دین الله
دولتی شاهی که بی کوشش سپهر از بهر او
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.