خبر آمدن یار دلم خرم کرد
لیک نا آمدنش حال مرا درهم کرد
شادیی نیست که صدگونه غمش نیست ز پی
ای خوش آن کس که درین غمکده خو با غم کرد
کی توانم که ز بنیاد کنم خار غمش
بیخ از اینسان که درآب و گل من محکم کرد
گر نگریم من دلداده نه از بی دردیست
گرمی آتش دل چشم مرا بی نم کرد
در چمن سرو سهی را نه تمایل ز صباست
پشت خود پیش قد او به تواضع خم کرد
شرح پیش که کنم این دو شکایت ز فلک
که بریدش ز من و با دگران همدم کرد
نیک رودیست نم دیده جامی که به آن
داد رخت خود و پدرود همه عالم کرد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره احساسات عاشقانه و غمهای درونی شاعر است. شاعر از آمدن یاری صحبت میکند که دلش شاد میشود، اما در عین حال، عدم حضور او باعث ناامیدی و غمگینیاش میشود. او در این شعر به عمق اندوه خود اشاره کرده و میگوید که از این درد نمیتواند رها شود. همچنین، او عشق را به آتشی تشبیه میکند که برایش سخت و آزاردهنده است. در اینجا، تضاد زیبایی بین عشق و درد وجود دارد و شاعر به شکایت از سرنوشت و جدایی مشغول است. در پایان، شاعر به جامی اشاره دارد که به خاطر عشق، همه چیز را ترک کرده است.
هوش مصنوعی: خبری از آمدن دوست شنیدم که روحم را شاد کرد، اما عدم حضور او وضعیت مرا به هم ریخت.
هوش مصنوعی: در این دنیا هیچ خوشیای وجود ندارد که غمهایش هزاران نوع نباشد. پس کسی که در این فضای پر از غم، به دلخوشیهای کوچک دل خوش کرده است، قابل تحسین است.
هوش مصنوعی: چگونه میتوانم ناراحتیام را از ریشه برکنم در حالی که آنچنان در وجود من ریشه دوانده است که همچون آب و گل برایم محکم شده است؟
هوش مصنوعی: اگر من دلداده را از روی بیدردی نگاه نکنم، حرارت آتش دل من باعث شده که چشمانم بینم شوند.
هوش مصنوعی: در باغ، سرو بلند به خاطر نسیم ملایم، با افتادگی و احترام، به سمت سایهاش خم شده است.
هوش مصنوعی: میخواهم بگویم که در آغاز، این دو درد را از آسمان شرح دهم؛ اینکه چگونه او مرا ترک کرد و با دیگران دوست شد.
هوش مصنوعی: این بیت به زیبایی و ارزشمندی اشکها اشاره دارد. شاعر میگوید که اشکها همچون جرعهای از جامی هستند که انسان به خاطر جدایی و وداع با دنیای مادی و تمام آفریدهها میریزد. این اشکها نشاندهندهٔ احساسات عمیق و عشق به چیزهایی است که از دست رفتهاند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
آدم از بی بصری بندگی آدم کرد
گوهری داشت ولی نذر قباد و جم کرد
یعنی از خوی غلامی ز سگان خوار تر است
من ندیدم که سگی پیش سگی سر خم کرد
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.