گنجور

 
 
 
امیر معزی

تا از برم آن یار پسندیده برفت

آرام و قرار از دل شوریده برفت

خون دلم از دیده رواست از آنک

از دل برود هر آنچه از دیده برفت

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه