حکیم کسی را گویند که حقیقت چیزها را به آن قدر که تواند بداند و عمل به مقتضای آنچه تعلق به عمل دارد ملکه نفس خود گرداند.
خوش آنکه به ترک حظ فانی بکنی
تدبیر بقای جاودانی بکنی
کوشش بکنی و هر چه بتوان دانست
دانی پس ازان هر چه بدانی بکنی
اسکندر رومی در اوان جهانگیری به حیله تمام حصاری را بگشاد و به ویران کردن آن فرمان داد گفتند در آنجا حکیمی است دانا و بر حل مشکلات حکمت توانا وی را طلب داشت چون بیامد شکلی دید از قبول طبع دور و طبع اهل قبول از وی نفور گفت: این چه صورت غریب و هیکل مهیب است؟ حکیم از آن سخن برآشفت و خندان خندان در آن آشفتگی گفت:
طعنه بر من مزن به صورت زشت
ای تهی از فضیلت و انصاف
تن بود چون غلاف و جان شمشیر
کار شمشیر می کند نه غلاف
دیگر گفت: هر که را خلق با خلق نه نیکوست پوست بر بدن زندان اوست، چنان از وجود خود در تنگنایی است افتاده که زندان در جنب آن بزمگاهی است گشاده.
کسی که با همه کس خوی بد به کار برد
همیشه در کف صد غصه ممتحن دانش
مرو به شحنه که زندان مقام او گردان
که پوست بر تن بدخو بس است زندانش
و دیگر گفت: حسود همیشه در رنج است و با پروردگار خویش ستیزه سنج، هر چه دیگران را دهد وی نپسندد و هر چه نه نصیب وی دل در آن بندد.
اعتراض است بر احکام جهاندار حکیم
عادت مرد حسد پیشه که خاکش به دهن
هر چه بیند به کف غیر فغان بردارد
که چرا داد به وی بی سبب آن را نه به من
دیگر گفت: خردمندان کریم مال بر دوستان شمارند و بی خردان لئیم از برای دشمنان بگذارند.
هرچه آمد به دست مرد کریم
همه در پای دوستان افشاند
وانچه اندوخت سفله طبع لئیم
بعد مرگ از برای دشمن ماند
دیگر گفت: با خردان در هزل و فسوس آویختن آبروی بزرگی ریختن است و غبار ذلت و خواری انگیختن.
ای که بر سفله می دری جامه
نام ترسم به گرگیت برود
مشو افسوس پیشه با خردان
ور نه فر بزرگیت برود
دیگر گفت: هر که با زیردستان شیوه مشت زنی بر دست گیرد در لگدکوب زبردستان بمیرد.
دلا گوش کن از من این نکته خوش
که مانده ست در گوشم از نکته دانان
که هرکس کشد تیغ نامهربانی
شود کشته تیغ نامهربانان
چون اسکندر گوش خویش از آن جواهر حکمت پر یافت دهانش را چون گوش خود پر جواهر کرد و عنان از خرابی آن حصار برتافت.
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: حکیم به کسی گفته میشود که حقیقت چیزها را به قدر توانش بشناسد و بر اساس آن عمل کند. باید از لذتهای زودگذر فاصله بگیرد و به دنبال بقای ماندگار باشد. داستانی از اسکندر رومی به تصویر کشیده شده که به خاطر اختلافی با حکیمی دانا، با او به گفتوگو میپردازد. حکیم به او یادآوری میکند که ظاهر انسانها نمیتواند نشانه حقیقی آنها باشد و این درونیات افراد است که اهمیت دارد.
او به انتقاد از حسد و بدخواهی میپردازد و میگوید که افرادی که نسبت به دیگران حسد میورزند، همیشه در رنج هستند و نمیتوانند از نعمتهای الهی بهرهمند شوند. همچنین توصیه میکند که افراد خردمند ثروت خود را برای دوستان خرج کنند، در حالی که افراد بیخرد آن را برای دشمنان نگه میدارند.
حکیم همچنین بر اهمیت دیانت و رفتار نیکو با دیگران تأکید میکند و میگوید که کسانی که با بیاحترامی به زیردستان خود برخورد میکنند، در نهایت به سرنوشت بدی دچار میشوند. در پایان، اسکندر از حکمتهای حکیم بهرهمند میشود و تصمیم میگیرد تا از جنگ و ویرانی دوری کند.
هوش مصنوعی: حکیم به فردی اطلاق میشود که به اندازه توانایی خود بتواند حقیقت مسائل را درک کند و بتواند بر اساس آنچه به عمل مربوط میشود، رفتار خود را شکل دهد و به آن عادت کند.
هوش مصنوعی: خوشا به حال کسی که برای دست نیافتن به لذتهای زودگذر، به فکر راههایی برای رسیدن به جاودانگی و ماندگاری باشد.
هوش مصنوعی: اگر تلاش کنی و هر چه را که میتوانی بیاموزی، پس از آن باید آنچه را آموختهای، به کار ببندی.
هوش مصنوعی: اسکندر روم در آغاز دوره سلطنتش به جادو و نیرنگ، دیواری را شکست و دستور داد آن را ویران کنند. در آن هنگام، به او خبر دادند که در آنجا حکیمی باهوش و دانا وجود دارد که میتواند به حل مشکلاتش کمک کند. وقتی حکیم آمد، اسکندر شکلی نامعمول و عجیب را دید و از آن حالت ناخرسند شد. او پرسید که این چه ظاهری است که چنین عجیب و ترسناک به نظر میرسد؟ حکیم از این حرف ناراحت شد، اما در عین حال با لبخند به او پاسخ داد.
هوش مصنوعی: ای کسی که از فضیلت و انصاف خالی هستی، تو حق نداری به من با زهر زبان توهین کنی.
هوش مصنوعی: بدن انسان مانند غلافی است و روح او مانند شمشیری که تنها شمشیر است که به کار میآید، نه غلاف. به عبارتی دیگر، جسم فقط پوششی است و کار اصلی، با روح و ذات انسان است.
هوش مصنوعی: او گفت: هر کسی که با دیگران خوب رفتار نکند، مانند کسی است که پوستش بر او زندانی شده؛ به طوری که در وجود خود در تنگنا قرار گرفته و این تنگنا در مقایسه با جایی که میتواند خوش بگذراند، میشود مانند زندان.
هوش مصنوعی: کسی که به همه افراد بدی میکند، همیشه در معرض صد دردسر و مشکل خواهد بود.
هوش مصنوعی: به سراغ شحنه نرو، چون مقام او همانند زندانی میماند. برای بدخویان، تنها اینکه پوست بر تن دارند کافی است تا زندانی شوند.
هوش مصنوعی: حسود همیشه در درد و عذاب به سر میبرد و با خداوندش در جنگ و جدل است. او هیچگاه از چیزهایی که دیگران دارند راضی نیست و هر آنچه که خودش ندارد، دلش به آن وابسته است.
هوش مصنوعی: این جمله به نقد و انتقاد از قوانین و تصمیمات یک حاکم عاقل و با تدبیر اشاره دارد. نویسنده اینجا به حسادت برخی انسانها که به خاطر عادتهای بد خود به سخره میگیرند و حقایق را تحریف میکنند، اعتراض میکند. او به نوعی به بیارزشی و زوال این افراد اشاره دارد که به مثابه خاکی در دهاناند.
هوش مصنوعی: هر کسی که چیزی را در دست دیگران ببیند، شکایت و اعتراض میکند که چرا آن چیز بیدلیل به او داده نشده و به من نمیرسد.
هوش مصنوعی: سپس گفت: انسانهای باهوش و نیکوکار اموال خود را برای دوستانشان منظور میکنند، در حالی که انسانهای نادان و بدجنس داراییهای خود را برای دشمنانشان میگذارند.
هوش مصنوعی: هر چیزی که به دست مرد بزرگوار رسید، همه را در خدمت و کمک به دوستانش خرج کرد.
هوش مصنوعی: هرچه که فرد پست و فرومایه در طول زندگیاش جمع کرده، پس از مرگش برای دشمنانش باقی میماند.
هوش مصنوعی: سپس گفت: اینکه با افراد با智慧 در شوخی و بیاحترامی مواجه شویم، باعث از بین رفتن اعتبار و حیثیت بزرگترها میشود و سبب میشود که ذلت و افتخار به سراغ ما بیاید.
هوش مصنوعی: تو که بر آدمهای پست، لباس نام و اعتبار میپوشی، میترسم که این لباس به چنگال حیوانی وحشی بیفتد.
هوش مصنوعی: اگر با افراد عاقل و خردمند، افسوس و غم منتشر کنی، ممکن است عظمت و بزرگیت از بین برود.
هوش مصنوعی: دیگر گفت: هر کسی که با زیر دستهای خود به شدت رفتار کند، در نهایت از سوی افرادی که بالاتر از او هستند آسیب خواهد دید و به نابودی خواهد رسید.
هوش مصنوعی: ای دل، به من توجه کن و این نکتهٔ زیبا را بشنو که از اساتید و دانایان در ذهنم باقی مانده است.
هوش مصنوعی: هر کسی که با بیرحمی و سختی رفتار کند، در نهایت خود قربانی ظلم و خشونت میشود.
هوش مصنوعی: زمانی که اسکندر از علم و حکمت بهرهمند شد، بهگونهای که گوشش مملو از جواهرات دانش گردید، دهانش نیز به سخنانی شیرین و پرارزش تبدیل شد و به همین دلیل، کنترل و قدرت خود را بر ویرانی آن حصار رها کرد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.