شیخ ابوالعباس قصاب - قدس سره - درویشی را دید که جامه خود را می دوخت هر درزی را که راست نیامدی بگشادی و باز بدوختی شیخ فرمود: آن بت توست.
صوفی که به خرقه دوزیش بازاریست
گر بخیه فقر می زند خوش کاریست
ور جنبش طبع دست او جنباند
هر بخیه و رشته اش بت و زناریست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شیخ ابوالعباس قصاب درویشی را دید که در حال دوختن لباسش است. هر درزی که درست نمیآمد، او آن را باز کرده و دوباره میدوخت. شیخ به او گفت که این کار تو مانند بت پرستی است. شعر نیز بیان میکند که اگر عیبگیری از فقر تنها بخیهزنی باشد، کاری خوب است، اما هر حرکتی که در این کار انجام میشود میتواند به نوعی بت و وابستگی محسوب شود.
هوش مصنوعی: شیخ ابوالعباس قصاب درویشی را مشاهده کرد که در حال دوختن لباسش بود. هر درزی که به درستی نبود را باز کرده و دوباره میدوخت. شیخ به او گفت: این کار تو همانند پرستش بت است.
هوش مصنوعی: یک صوفی که برای کسب درآمد و تجارت به دوخت و دوز خرقه مشغول است، اگر در این میان فقر را به حالتی زیبا و هنرمندانه درآورد، کارش بسیار خوب و ارزشمند است.
هوش مصنوعی: اگر دست او به حرکت درآید، هر دوز و دوختی که دارد، مانند بت و زنجیری است که به او زیبایی میبخشد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.