جامی
»
هفت اورنگ
»
سلسلةالذهب
»
دفتر سوم
»
بخش ۲۲ - رسیدن پیغمبر صلی الله علیه و سلم به گروهی و از ایشان پرسیدن که در چه کارید و جواب گفتن ایشان
در رهی می گذشت پیغمبر
با گروهی ز دوستان همبر
دید قومی گرفته تیشه به دست
گرد سنگی بزرگ کرده نشست
گفت کین دست و پا خراشیدن
چیست وین سنگ را تراشیدن
قوم گفتند ما جوانانیم
زورمندان و پهلوانانیم
چون به زور آوری کنیم آهنگ
هست میزان زور ما این سنگ
گفت گویم که پهلوانی چیست
مرد دعوی پهلوانی کیست
پهلوان آن بود که گاه نبرد
خشم را زیر پا تواند کرد
خشم اگر کوه سهمگین باشد
پیش او پشت بر زمین باشد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، پیغمبر با گروهی از دوستانش میگذرد و به قومی برمیخورد که مشغول ضربه زدن به سنگی بزرگ هستند. او از آنها میپرسد چرا این کار را میکنند و آنها جواب میدهند که جوانان و پهلوانانی هستند که به کمک زور، میخواهند سنگ را جابجا کنند. پیغمبر به آنها میگوید که پهلوان واقعی کسی است که بتواند خشم را کنترل کند و در زمان جنگ، حتی اگر خشم بزرگ و سهمگین باشد، بر آن غلبه کند. این بیان نشاندهنده اهمیت فضایل اخلاقی و تسلط بر نفس در مقایسه با قدرت بدنی است.
هوش مصنوعی: پیامبر در راهی قدم میزند و همراه او جمعی از دوستانش هستند.
هوش مصنوعی: مردمی را میبینیم که با چنگ زدن به تیشه، برای شکست و تخریب یک سنگ بزرگ، گرد هم آمدهاند و به انتظار نشستهاند.
هوش مصنوعی: گفت این زخمها که بر دست و پا است چیست و چرا سنگ را سوهان میزنند؟
هوش مصنوعی: قوم گفتند ما جوانانی هستیم که قوی و نیرومندیم و در میدانهای پهلوانی شهره هستیم.
هوش مصنوعی: وقتی با قدرت و زور تلاش کنیم، نتیجهاش مانند سنگی است که نمیتوانیم آن را به راحتی جابهجا کنیم. این نشان میدهد که مقدار توان و نیرویی که داریم به ما اجازه نمیدهد به هدفمان برسیم.
هوش مصنوعی: بپرسیدم که پهلوانی چیست و مردی که ادعای پهلوانی دارد، کیست؟
هوش مصنوعی: پهلوان حقیقی کسی است که بتواند خشم و هیجانهای خود را کنترل کند و در هنگام جنگ یا چالشها، بر آن غلبه کند.
هوش مصنوعی: اگر خشم مانند کوهی بزرگ و مۆمن باشد، در برابر آن، زمین تسلیم و راحت میشود.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چون بیامد بوعده بر سامند
آن کنیزک سبک زبام بلند
برسن سوی او فرود آمد
گفتی از جنبشش درود آمد
جان سامند را بلوس گرفت
[...]
چیست آن کاتشش زدوده چو آب
چو گهر روشن و چو لؤلؤ ناب
نیست سیماب و آب و هست درو
صفوت آب و گونه سیماب
نه سطرلاب و خوبی و زشتی
[...]
ثقة الملک خاص و خازن شاه
خواجه طاهر علیک عین الله
به قدوم عزیز لوهاور
مصر کرد و ز مصر بیش به جاه
نور او نور یوسف چاهی است
[...]
ابتدای سخن به نام خداست
آنکه بیمثل و شبه و بیهمتاست
خالق الخلق و باعث الاموات
عالم الغیب سامع الاصوات
ذات بیچونش را بدایت نیست
[...]
الترصیع مع التجنیس
تجنیس تام
تجنیس تاقص
تجنیس الزاید و المزید
تجنیس المرکب
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.